- شاعران
- صدیقه جـُر
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی صدیقه جـُر
جنسیت | زن |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | زابل |
بیوگرافی | شاعری از دیار رستم فرزند باد های صدوبیست روزه،، و خاک های سیاه و سرخ د ر سال 1346 در یک خانواده متوسط بدنیا آمدم از همان کودکی علاقه به نوشتن داشتم،، مینویسم،، میخوانم، درحال حاضر دلنوشته مینویسم ، کتاب مشترک صبر عاشقانه، از انتشارات ماهواره، چاپ شده و کتاب نسیم، بهشت در دست چاپ است، |
من که با قهرصدایت میشکنم اخم چرا؟
بر دلم جور وجفا این همه آزرم چرا؟
خودِ یک شعرم و تو ناب ترش میخواهی
بیش ازاین حرص مخور این همه وسواس چرا؟
خستهام! سنگ نزن، هی نشکن روح مرا
بس است این جوروجفا این...
تا هیاهویِ ریل من رفتم
میدودم تا تو را نگه دارم.
رفتنت آتشی به قلبم زد.
بی هوا سوختم ببین رنگم
حال و روزم ببین بارانیست
که پس از هر قطار میبارم
در تمام سفرها مردم. ...
امروز هم حال دلم بسیار طوفانیست ،،
ماندم گرفتار واسیر واژه های گنگ،
گیرکرده ام در کوچه ای بن بست و باریکی
رو به دیواری بلند افتاده ام در بند
دنیا برایم سرد وخاموش است مجنون ومحدود م به ...
✍????دروره گردم،، اهل همین کوچه ی پایینی،،
آمدم با بغلی از جنس های زیر خاکی،
تو بیا جان دلم بهر تو یک سبدی از گل یاس،
عطر و بویش به خدا معرکه است، جنس ها دارم
من همه را گرچه گران میبین...
درسایه ی غروب دلتنگ پنجشنبه چشم به جاهای خالی که نگاه کردن به آنها ذره ذره آتش نهفته ی زبر خاکستر را شعله ور میکند،
قاب عکس ها را تماشا می کنم. به امیدوصالی،،
شاخه ا ی از خیال تکان م...