✍????دروره گردم،، اهل همین کوچه ی پایینی،،
آمدم با بغلی از جنس های زیر خاکی،
تو بیا جان دلم بهر تو یک سبدی از گل یاس،
عطر و بویش به خدا معرکه است، جنس ها دارم
من همه را گرچه گران میبینم ولی ارزان بدهم
قیمت یک لبخند، پس چرا در تردیدی، منکه گفتم،تو بیا،،
همه ی هر چه دارم از تو قیمتش یک لبخند،، دوره گردم
کوله ام پر ز زفاقت دوستی، جنس های زیادی دارم یکی از یک بهتر،،
دوره گردی عار نیست،، این همه جنس نفیس و ارزنده از زیارتگاه کوچک زیبایی،
مخفی در پشت کوه دل آوردم، یک نگاه بندازی، مشتری ثابت من خواهی شد،،،
اشک و لبخند، رفاقت، دوستی،، مهربانی و وفا فرصت یک لبخند،، گر چه دوره گردم
همه محصول من از دست رنج زایرانی است که هر روز با پای پیاده فرسنگ ها راه میروند
تا در زیارت گاه دل، دَمی به عشق طواف جان کنند، و بر نام رفاقت، سکه زنند
تا هیاهویِ قطار من رفتم
میدودم تا تو را نگه دارم. رفتنت آتشی به قلبم زد. بی هوا سوختم ببین رنگم
حال و روزم ببین بارانیست
که پس از هر قطار میبارم
در تمام سفرها مردم. میروند تاکه کمی خوش باشند
زندگی در خیال یعنی این. داشتن رویاهای شیرین
آخرین کوپه هم به دنبالت
آرزوی محال یعنی این ...
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 30 امرداد 1402 17:08
درود بر شما
صدیقه جـُر 30 امرداد 1402 17:19
درودها بر شما ادیب بزرگوار سپاس فراوان از لطفتون حضرت استاد عالیقدر ????????????????????????
کیوان هایلی 31 امرداد 1402 16:56
درودها تقدیم شما مهربانوی بزرگوار
قلمتان نویسا و مانا
شیما رحمانی 07 شهریور 1402 12:41
درود بر شما مهربانو????????????????