تلنگر

امروزه بوسیده ایم زندگی را با گذشته ای دوان به سوی امروز
برای دور زدن خورشید ونوشیدن قهوه ای که گاه سرد است وگاه تلخ گاه شیرین و گاه گرم گرم و مطبوع
وحوله ای که حمام را نامزد کرده برای پیچ و تابی که بریزد غم ها را در چاه پرشده از زمان ها ویا راهروی طولانی
برای شنیدن صدای نوزادی تازه به دنیا آمده از درد مادر
درملحفه ای با گریه های اولیه وخواب پس از خستگی راه که مارا دعوت می کند
به لطافتهای بهار گرمی تابستان غم پاییز و سردی دستان زمستان با کوله باری بردوش تا انتهای بودن
وهیچگاه نپرسیدیم از میزبانی که هزار هزار پذیرایی می‌کند
وهزار هزار هولمان می دهد به سوی چاله ای از خاک سرد بدون هیچ همدمی
بزرگترین خوشبختی*این که ما را
و برای آنچه واقعا
هستیم دوست بدارند و این نهایتِ خوشبختیه که کسی را تو
زندگی داشته باشیم که کاملا مارو
بخاطرخودمون بخواد.(.ویکتور هوگو)
دقت کن کسی که تورو واقعا بخواد :
برات وقت و زمان میزاره حتی اگر سرش شلوغ باشه و درگیری داشته باشه.
حتما در دسترسه و تمایل به دیدارت داره و هرگز بهانه ای نمیاره.
برای گفتگو کردن با تو همیشه مشتاقه و تماس میگیره یا پیام میده.
ابراز علاقه میکنه و با رفتاراش علاقش رو بهت نشون میده.
دوست داره تو رو بشناسه و با تو بیشتر در ارتباط باشه.
به غرغرات و حرفایی که میزنی، گوش میده و پاشون میشینه.
، هیچ فرقی نداره این فرد که باشه دوست همسر خواهر ووووو،،
دل بستن دروغین یک توهم محض است،،
این واقعیت ها خیلی تلخن، ولی تورو از رویای فریبنده و اسیب زا حتما نجات میدن.
باورش شاید کمی سخت باشد ولی می گذرد، همانند شبی که گذشت، باید باور کنی
این افراد کم هستند و داشتن شان نعمت خداوندیست،

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 33 نفر 59 بار خواندند
صدیقه جـُر (26 /12/ 1402)   | محمود فتحی (11 /01/ 1403)   |

نظر 2

  • محمود فتحی   11 فروردین 1403 12:10

    سلام بانو شاعریه گرامی موایددباشید

  • محمود فتحی   11 فروردین 1403 12:19

    سلامدمجدد گاه تلخ گاه شیرین گذشت

    اما خاطریه زخم زبان ازیاد نرفت

    دوستی رفاقت ازمیان رخت بربست چشم براه

    زندگانی بهتر آرزوی آهاد کریه ی زمین شد

    خدا یار همه باشد آمین

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا