- شاعران
- علی سپهرار
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی علی سپهرار
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | 18 /01/ 1344 |
کشور | ایران |
شهر | Dortmund |
بیوگرافی | - |
یک لطافت مرگ آور...
بالشی پر از باد دلخوشی
و رؤیاهای دوردست
زمانی که ابر و مه
اطراف خانه را میگیرند..
نم نم دیر باور باران
صورت آبله روی شادیها ،
آن سان که خاک خشک
چنان شرحه ...
برای من مگری و مگو دریغ دریغ ، به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد/ حضرت مولانا
مَگِری یار آشنا مَگری! زخم ما خوب می شود مَگِری!
دوش اجساد رزم را بردند ، از نو آشوب می شود مَگِری!
نه بقیع از دوبار...
«تا آنجایی دانستم که ندانسته ام ! »
ای دهرترا چیست به دل قفل و به اسرار؟
کز درد تو تسکین نتوان یافت به گفتار؟
هر کس به جهان آمده از روز تولد
آمادۀ پیری و مرض بر دل و جان شد
اول تب دند...
زندگانی چیست؟
خون دل خوردن
زیر دیوار آرزو مردن
یا که این دل را ، بر عبث بستن
دادن و دادن ، یأس و غم بردن
یک افق دیدن ، خسته گردیدن
یا که بیهوده ، خلق آزردن
این طرف شادی ، آن طرف...
«امروز مستان را نگر در مست ما آویخته/افکنده عقل و عافیت وندر بلا آویخته»
«حضرت مولانا جلال الدین بلخی»
امروز روز اول و فردا نجات آخــــــــر است
امشب به ره نیت نما،بر دِی چرا آویخته؟
شاید که...