3 Stars

موج

ارسال شده در تاریخ : 30 بهمن 1396 | شماره ثبت : H945974


« موجیم که آسودگی ما عدم ماست !»
***
چون بخاری در زمستان در رهیم

بس خروشان ضربِ صدها بر دَهیم

در حقیقت قطرۀ بحریم و ما

ساختار تخت یک شاهنشهیم

برخی از ما از قراول خانه ایم

جذر دریاییم و مَدهای مَهیم

می کشیم از کنج دنیا بس سَرَک

گاهی از فریاد خود ناآگهیم

لیک گاهی چشمه ای در راه ماست

یک شبی با نورِ مَه تابشگهیم

تا که تصمیمی ز عشق آید به شوق

از نوک فواره دل را درگهیم

از سکوت و از سکون هرکز مگوی

عینِ ابری بر سرِ آتشگهیم

گر شبی بارید زَبرِآسمان

چون تگرگِ تیغ گون کارآگهیم

می فشانم می فشانی لب به لب

موجی از اشکیم و هم چون قَهقَهیم

رودی از کوهیم و بس در شورشیم

شورِ بلوا را چنان لشگرگهیم

می شناسم ، می شناسی ، بر شناس !

با شرر موجی به این جولانگهیم

هرگز از مردابِ این دریا مگوی

چونکه ایرانیم و هردم مطرحیم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 213 نفر 303 بار خواندند
محمد جوکار (06 /12/ 1396)   | سعید فلاحی (19 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
سعید فلاحی (19 /01/ 1399)  
تعداد آرا :1


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا