3 Stars

بر فراز آسمان باشی

ارسال شده در تاریخ : 01 شهریور 1394 | شماره ثبت : H941079

بر فراز آسمان باشی ،زمین گیرت کنند ؟
نوجوان باشی و اما ، ناگهان پیرت کنند
مثل بلبل پر نداری ،در قفس تنها بمان
رنگ زردت را ندیده ، سهم انجیرت کنند
در میان جنگل آشفته ی وحشی صفت
بچه آهویی و اما ، طعمه ی شیرت کنند
بر بلندی های جولان ،غصه داری بیش و کم
با قضا و با قدر ، بی اشتها سیرت کنند
رو به دنیای پر از تزویر ساکت میشوی
با تباهی های دنیا، باز تحقیرت کنند ؟
تا به سوی آرزو، منزل به منزل میدوی
چون به مقصد میرسی ،دربند زنجیرت کنند
اوج ، دنیای قشنگی دارد از بالا ولی
باید از بالا بیفتی ، تا که دلگیرت کنند
با همین قوم زمینی سراسر در عذاب
میشوی مانند ایشان تا که تکثیرت کنند
احمد البرز
قبلا از تمام دوستان خوب این فضای خوب ادبی
بسیار سپاس و تشکر
اگر قلمم جان دارد با نگاه شماست
شرمنده پیام همه شما را یکی یکی میخوانم ولی از پاسخ دادن سطحی بدم می اید و متاسفانه وقت کم اجازه نمیدهد کامل پاسخ مهربانی شما را بدهم چشمم به چشمان شماست و دلم پیش دل پاک شما دوستان ادیب و عزیزم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 410 نفر 675 بار خواندند
کمال حسینیان (01 /06/ 1394)   | احمد البرز (01 /06/ 1394)   | فاطمه لشکری "راحیل کرمانی" (02 /06/ 1394)   | حامد زرین قلمی (02 /06/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (02 /06/ 1394)   | روح الله اصغرپور (02 /06/ 1394)   | بهناز علیزاده (02 /06/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (02 /06/ 1394)   | دادا بیلوردی (02 /06/ 1394)   | سلبی ناز رستمی (04 /06/ 1394)   | محمد جوکار (05 /06/ 1394)   | علی معصومی (27 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
کمال حسینیان (01 /06/ 1394)  روح الله اصغرپور (02 /06/ 1394)  دادا بیلوردی (02 /06/ 1394)  سلبی ناز رستمی (04 /06/ 1394)  علی معصومی (27 /02/ 1399)  
تعداد آرا :5


نظر 26

  • کمال حسینیان   01 شهریور 1394 22:03

    درود بر داداش و استاد عزیزم جناب البرز
    همه معرفت و شاعرانگی بود و استادی چرخش قلم
    شاید باورتان نشود که امروز فقط به نیتِ خواندن از شما به سایت اومدم و خیلی دل تنگ تان هستم، و خوشبختانه امروز بخت یارم بود و اولین خوانندۀ این ناب بودم، شعری دارم که شاید در حد و مرام دوستی تان نباشد ولی چه کنم که طحفۀ درویشانه ای بیش نیست و قابلش بدانید، و در اسرع وقت همین تقدیمی را به شکوه البرزانۀ شما در صفحۀ اصلی تقدیم خواهم کرد




    دل بی تو به تنگ آمد و یکباره فرو ریخت

    خاموش شد و طلعتِ مهــپاره فرو ریخت





    تا چادرِ شب بر ســرِ اقبــالِ من افتـاد

    خونی به شفق از دلِ سیّاره فرو ریخت





    هرشانه که برزلفِ پریشانِ تومی خورد

    صدگرگِ گرسنه ست که همواره فروریخت





    بر آینــۀ قلبِ من عکــسِ رُخــت افتـاد

    با سنگِ جفا این دلِ صد پاره فرو ریخت





    در کنــجِ خــراباتِ غمــت بود پناهــــم

    از بخــــتِ تباهِ منِ بیـــچاره فرو ریخـت





    مدهوشِ میِ عشقِ خودش کردو ازآن پس

    زهرابه به کامِ منِ می خواره فرو ریخت





    چــون دربـدرِ کویِ مصیـــبت زدگانـــم

    صــد درد و بلا بر ســرِ آواره فرو ریخت


    کمال حسینیان


    پاینده باشید داداشم

    rose

  • احمد البرز   02 شهریور 1394 00:32

    سلام
    از اینکه همراه پیامتان هنر نگه داشتن دوست را کنارتان دارید
    به دوستان و خودتان تبریک عرض میکنم
    ممنونم که چراغ روشن کردن شده کار شما
    باور بفرمایید دل گرمی من دلسوخته غیر از چند دوست در این دنیای رو به سرعت رو به تمام شروع تمام اغاز های خوب هست دوستتان دارم بابت شعر زیباتان تشکر میکنم
    سپاس مهربان rose

  • روح الله اصغرپور   02 شهریور 1394 10:45

    سلام و درود جناب آقای البرز عزیز
    روح امید سراسیمه فرو می ریزد
    از همان روز که کمبودی امنیت هاست.راجی
    rose rose rose rose rose

    • احمد البرز   02 شهریور 1394 22:06

      سلام
      سپاس از مهرتان
      بی نهایت ممنون rose

  • بهناز علیزاده   02 شهریور 1394 11:42

    درود بر شما جناب البرز شعرتان مثل همیشه بسیار زیباست rose rose rose
    در مورد جواب به نظر من البته ببخشید جسارت نباشد،
    کم اهمیت بدهید بهتر است تا اصلأ اهمیت ندهید،باز هم ببخشید من نظرم را گفتم، rose rose rose
    چونکه من هم اصلأ وقت ندارم کامنت زیاد بگذارم در صورتی که دوست دارم
    مانند بعضی دوستان مهربان مثل دلجویی عزیز و جناب حسینیان و بعضی دوستان ولی سریع می آم و می بینم پیام می گذارم زود می روم،
    هیچ شعری را بدون دیدن و کامنت رها نمی کنم ،گاهی بسیار کوتاه یک شاخه گل این از وقت زیاد من نیست،یعنی دیدم ، خواندم،
    اگر بگویم چون کامنت بلند دوست دارم بگذارم نمی توانم پس کوتاه را هم نمی گذارم rose confused confused confused confused ؟؟؟ببخشید جسارت نمی کنم حرف دلم بود،و باز بر اشعار بی بدیلتان خواهم آمد
    rose rose
    در پناه حق rose شادزی rose

    • احمد البرز   02 شهریور 1394 22:07

      سلام
      سپاس از نظرتان بزرگ وار بنده نواز هستید
      ممنون چشم سعی میکنم جواب لطف دوستان را با پیامی در خور بدهم rose rose

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   02 شهریور 1394 13:00

    سلام استاد البرز خوبی ساز خوب میزنی صدات خوبه خودت خوبی دوست خوب من عصبانی نشو امروزه مردم مثل خودت که گفتی گرفتارند
    شاید همون روزی که شما گفتی بیا من چک داشتم و دنبال پول می گشتم شما که جون نیستی بگم فکر نکرده حرف میزنه شما ماشاالله خدای
    ادبیاتی استادی ماهم که دیروز هم دیگرو نشناختیم رفیق قدیمی هستیم گفتند ناراحت شدی گفتم بزار هرچی میخواد بگه تا دلش خالی بشه
    دوستت داریم rose rose rose rose rose rose rose rose rose

    • احمد البرز   02 شهریور 1394 22:08

      سلام
      استاد منوچهری دیدن شما سعادت میخواهد
      دلتنگ شما ماندم rose

  • دادا بیلوردی   02 شهریور 1394 18:20

    درود بر جناب البرز عزیز
    از احساس لطیف و جوشان و کلام گهربار و حکیمانه تان محظوظ و بهره مند شدم
    عزت زیاد rose

    • احمد البرز   12 شهریور 1394 12:05

      سلام
      استاد شعر بخصوص پدر خلف سبک زلال دادا بیلوردی عزیز
      سپاس نگاه شما بر دفتر هر شاعری خود افتخار کمی نیست
      سپاس از نگاه شما rose

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   02 شهریور 1394 20:16

    درودهااستادفرهیخته وهمزبان مهراندیش برشیوایی قلم واندیشه والایتان بسیار متلذذ شدم از غزل فاخرتان.این پریسکه تقدیم به ساحت شاعرانگیتان.
    نمیتوانم باغزلی
    نوازشت کنم
    گم شده است
    کلید سیمین صندوق سخنم
    applause applause applause
    rose rose rose
    درگلزار اشعارم
    ازهرگلی میکارم
    غزل شاه اشعاراست ولی به نظر بنده شاعر طبعش را در هرقالب وگونه ای بیازماید بهتراست شاهین بودن بهتراز مرغ خانگیست هرگلی بوی خودش راداردمانا باشید ورقص قلمتان انوشه

    • احمد البرز   02 شهریور 1394 22:30

      سلام
      نظرتان برایم ارزشمند هست ولی این قالب یا سبک
      اگر به زبان ترکی اشراف داشته باشید کاملا غیر اخلاقی است
      و اگر منظور شما شعر کوتاه هست که نامش هایکو ژاپنی است پدر و مادرش نیز مشخص است متاسفانه دوستان برای توجیه کم کاری در ادبیات گاهی ندانسته پشت تریبون ژست روشنفکری می گیرند و قادر به پاسخ دادن بخشی از ابهامات نیستند
      قالب زلال را همه قبول کردند و با دل میخوانند مشکل ادبیات در لایه هایی خارج از این حوزه شکل میگیرد اگر منظور شما دیگر سورده ها باشد اگر شعر باشد با گوش جان میشنوم ولی خانم محترم یاد گرفته ام که هر چیزی را نشنوم هر چیزی را نخوانم وهر کلامی که در آن موسیقی بیرونی و درونی داشته باشد را باز با دل میشنوم هر کس میتواند هر شب با سبکی و قالبی خودش را مطرح کند ولی باید دید که برآیند آن چه میشود با شما شرط میبندم من میتوانم از این مدل مثلا قالب ها هر روز انتشار بدهم
      شعر اگر فارسی است باید نامش فارسی باشد و در زبان های دیگر معنی بدی پیدا نکند
      دوستان جواب خیلی از سوال های بنده را نداده مقاله ام را پاک کردند این زشت ترین نوع رفتار با مخاطب هست طفلک شعر واقعا این مدل خط زدن ها یعنی دمکراسی ؟بخدا قید همه جا را زده بودم و رفته بودم اگر دوستان اسرار نمی کردند
      باید نقد زنده بماند تا شعر رشد کند سوال همیشه هست باید به فراخور سوال پاسخ داشت در بسیاری از انجمن های ادبی با نظر بنده موافق بودند اگر غیر از این هست خدا مرا نبخشد
      من نیز یک بیت شعر از قلم شکسته ام شما را میهمان میکنم
      ما شراب از لب خونین تو خوردیم دلا
      سال ها گریه کنان خنده تماشا کردیم rose

      • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   03 شهریور 1394 02:20

        سلام وسپاس ازشعرزیبایتان برادر مهربان وفرهیخته ام این اسم درایران درگویشهای مختلف مصطلح میباشد به معنای جرقه کوچک آتش که لحظه ای در ذهن شاعر ایجاد میشود تفاوت فاحشی با هایکو داردشاعران ما هرچه ازاین نوع شعرمیسرودند به نام ژاپنی تمام میشدودرموردابداع هرکس آزاد است اندیشه خود را اظهار نماید وباید به دست زمان سپرده شود تاازطریق آرای عموم بعداز گذرزمان نتیجه حاصل آید مجددا سپاس وپوزش ازاطناب گفتار

        • احمد البرز   03 شهریور 1394 15:34

          سلامی دوباره
          مبسود بفرمایید چه تفاوتی فاحشی بین هایکو این قالب من در آری هست ؟
          میشود بفرمایید پریسیکه در کجای فرهنگ فارسی یعنی جرقه ؟
          میشود معنی بفرمایید چرا هر چه این مدلی سروده مبشود میشود هایکو
          چون خوب قبلا این کار را کرده اند ژاپنی ها این خیلی زشت هست که قالبی را مصادره کنیم
          از بدنه زخیم ادبیات ما یک خشت هم اگر کسی در بیاورد شما چه بر خردی با ایشان مبکنید ؟
          جواب سوال مرا شما نمیتوانید بدهید زیرا شما شاعر توانمندی هستید ولی از این دست کارهای کوچک چیزی حاصل ادبیات ما نمیشود
          منابع ما به لحاظ ادبی آنقدر ها هم به فقر و نداری نرسیده است که هر کسی از راه برسد و برایش نسخه ای بپیچد
          ادله بنده نگاه و نظر بسیاری از شاعران حال حاضر ایران هست زیرا در خلوت بارها دیده ام که باعث خنده شده است خنده هایی تلخ و گاها شیرین
          شیرین از این لحاظ که قالب های پیشین ادبی ما کنار چنین مثلا رویکردهای جدید
          خود را فاخر نشان میدهد اگر نه که مشخص است این قالب هایکو ژاپنی است با یک با دو واژه کمتر اگر بزرگان ادبیات ایران کسانی که در این انجمن آن انجمن نیستند صاحب نظر هستند و پیشینه ادبی ایشان ماییه فخر ماست پذیرفتند این قالب را بنده نیز مشکلی ندارم آنروز تازه باید فکری برای نامش کرد
          خواهر من واقعا نامش به زبان ترکی مشکل دارد بسیار هم مشکل دارد
          سپاسمند شما هستم
          عرض کردم
          چرا قالب و سبک زلال را کسی نتوانست مدعی شود ؟ که ایرانی نیست
          چون برای اولین بار توسط استاد بیلوردی با مطالعه و بعد حتی به زبان تاجیکی دوست عزیزم اعظم خجسته چاپ و منتشر شد همه نیز میخوانند و میدانند زلال آمده است و بیان گذار آن دادا بلوردی است
          نخواهید کار دیکران را ما مصادره کنیم عین خوشایند کشور هایی است که از عمر و تاریخشان چند صد سالی نمیگذرد حتی بلوک شرق و غرب نیز این دست کار ها را سرقت ادبی میدانند سپاس بانو فرهیخته rose

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   03 شهریور 1394 15:14

    سلام شاعر گرانقدر مانمیتوانیم واژه ای راصرف غیراخلاقی بودن دریک زبان رد کنیم درزبان فارسی واژگان فرانسه،انگلیسی،روسی،عربی وترکی تداخل داردکه گاهن به نظرغیراخلاقی میرسدحتی در ترکی واژه "ایت"وآت هرکدام به دومعناکاربرد دارد.درضمن طبیعی است که هرکس ابداع وکشف خودرا به نام خود ثبت میکندالبته درفرهنگ لغت استادمعین پریسکه واژه کهن ایرانیست میتوانید رجوع فرمایید گذشته ازاین حرفها بنده به گروه ،فرقه وقومیت اعتقاد ندارم همه یک تن واحدیم دویی بگذا رما یکی هستیم ماندگاری یک اثر بعداز سالها اثبات میشودشماهم ایده های خود را به منصه ظهور بگذارید بعضی مسایل تقدیر است بنده 7سال پیش قصدکردم قالبی شبیه زلال ارایه دهم اما گرفتاریها اجازه نداد.مویدوسربلند وسرمدباشید rose

    • احمد البرز   03 شهریور 1394 15:46

      دوست خوب من این نام بخشی از اندام انسان هست
      اگر متوجه شوید تنها جایی که بی ادبی منع شده است در ادبیات است
      چگونه است که حال مثلا نام یک قالب شعری بی ادبی است
      من نمدانم شما پری سیکه را یا پریسیکه را در ادبیات ترک سرچ کنید متوجه میشوید
      در فرهنگ فارسی نیز جرقه نیست شما رویکرد نو اندیشی در ادبیات ملزم به سواد بسیاری دارد حتی دکترای ادبیات گاها صاحب نظر در ادبیات نیستند
      به عنون مثال نیما مگر تحصیلات آکادمیک داشت ولی صاحب نظر بود
      در دانشگاه ادبیات امروز تا بخواهی فارغ التحصیل داریم ولی کم سواد
      اگر از صاحب نظران عالی شما پرسیدید نفرمودند این قالب هایکو ژاپنی است
      حال با یک واژه کمتر یا بیشتر بنده نظرم را تقییر میدهم و از پدید آورنده ایت قالب نیز تشکر میکنم به یک شرط دکتر شفیعی کد کنی و دکتر سیروس شمیسا دکتر خانلری استاد میر ابتهاج ایشان ببینید چه نظری rose

  • احمد البرز   03 شهریور 1394 15:58

    این نو کارهای کوچک را هم به حساب موج نو نخواهیم گذاشت برای نو شدن تنهاست نگاهمان را به جهان ادبیات بخصوص لایه های اجتماعی باز کنیم
    انقلابی بزرگ افتاده است زیرا همر چه میخواهند نه به زبان فارسی بلکه وووو به خورد هم میدهند
    یک قالب فارسی برای به ثبت رسیدن در ذهن و تاریخ یک کشور سوای زیبایی های بیرونی و درونی حتما باید برای اولین بار و نو باشد
    تکرار مکررات آزارم میدهد یکی از شاخصه های ادبی یک قالب حتی متواند نام آن باشد
    لطفا دقیق بخوانید و متوجه شوید این فقط یک ژست ادبی است مقاله مرا چون جوابیبرایش نداشتند از روی شعر ایران بر داشتند اگر چنین رفتاری را مثلا مودیان ادبیات انجام نمیدادند خیلی بهتر بود هر قالبی زبان خودش را دارد از خودش اگر چیزی داشته باشد دفاع میکند
    شما هم خیلی جوش نخورید خدا میداند شاید قرار است رانت یا اتفاقی در چند صد تن ورق به این نوع قالب بیفتد ریزا اینچنین است نگاه میکنید میبینید یک اثر کم مایه برای اولین بار در 124000جلد چاپ میشود
    بخدا قرآن برای اولین بار این همه چاپ نشده است دوست خوبم شک ندارم پشت چنین کار های کوچکی پول های بسیاری خفته است البته از یبت المال
    لطفا بگذارید اگر این طفل نو پا حرام زاده نیست پدرش و مادرش بزرگش کند من عادت به پنهان گویی ندارم تلخ نوشتم تا شیرین بخوانید شرمنده
    شما جوش نخورید rose

  • احمد البرز   03 شهریور 1394 16:18

    شما لطف از بیشتر مردم عادی بخواهید شعر بخوانند
    از دایره شعر حتی سپید هم خارج هست
    حال از بدنه چیزی که موزون نیست و خودش مشکل دارد از دل ان قالبی بیرون بیاید که ایرانی هم نیست
    اگر ملاک شعر کوتاه هست در تعریف هایکو مشخص نشده است این کوتاهی چقدر هست
    لطفا بیشتر توجه کنند دوستانی که از این پس میخواهند قالبی را به نام خویش ثبت کنند
    حتما باید شاخصه های یک اثر ادبی بخصوص شعر موزون باشد
    اگر از بیشتر مردم بپرسید شعر چیست نظرشان حجت است
    شعر برای همه است و ایشان صاحب نظر هستند rose

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   03 شهریور 1394 19:26

    باسلام مجددوعرض ادب واحترام محضر برادر والامهرم موجب امتنان وخرسندی وافتخاراست آشناییی باشما. یقینن حضرتعالی وقوف د اریدکه واژه ها بایک نقطه یا حرف ویا حرکت معنایش عوض میشودکه جناس نامیده میشوندمثل "اسب "با"است و"باز"با "بار" که پریسکه فاقد حرف "ی"پیش از "ک"میباشد اما شما آن را با"ی" تلفظ میفرمایید واین موجب سوءبرداشت شده
    پریسکه یک گونه جدید شعر فارسی است که براساس فرهنگ اسلامی ایرانی و با رویکرد مقابله با ورود عرفان‌های نوظهور وعرفان‌های شرقی ایجاد گردیده‌است. به صورت رسمی توسط وزارت فرهنگ وارشاداسلامی ثبت گردیده پریسکه یک لغت اصیل ایرانی و از واژه‌های زبان فارسی میانه محسوب شده وبه معنای جرقه کوچک آتش است که هم اکنون ساکنان حاشیه زاگرس از قبیل مردم لرستان، کرمانشاه، کردستان، ایلام، غرب مازندران، بخش‌هایی از خوزستان و چند نقطه مرکزی کشور نیز با مقداری تفاوت در گویش این واژه زیبا را استفاده می‌کنند. اگر شعر را شعله‌ور شدن احساس وخیال بنامیم پریسکه بخش کوچکی ازاین شعله می‌باشد که یک لحظه در ذهن روشنایی کوچک و زودگذری را ایجاد می‌کند وتا مدتی ذهن درگیر تفکر درخصوص او می‌شود در هایکو شاعر باید با ۵ هجا، ۷هجا، ۵هجا و در مجموع ۱۷ هجا شعر بگوید که به‌هیچ‌وجه با توجه به قواعد و شکل واژگان فارسی نمی‌تواندیک شعر کامل وزیبا سرایش کرد. در زبان ژاپنی ما با فصل واژه روبه‌رو هستیم. یک واژه در زبان ژاپنی حتی معنای یک جمله کامل ما می‌شود. پس نتیجه می‌گیریم هایکو در ادبیات ما یک مهمان ناخوانده

    • احمد البرز   04 شهریور 1394 00:08

      سلام
      سلام
      مجدد بزرگوار اینکه ما با شعار همیشه سعی داریم کاری انجام نداده را کار نمایش دهیم خود جای بسیار حرف دارد
      ما میتوانیم بگوییم نام این قالب جرقه است مشکل نانش حل شد حال میماند که این جرقه چگونه قرار است جلو یورش فرهنگ غرب و شرق را بگیرد
      در بیشتر سروده های از این دست کوتاه هیچ شاعری نمی آبد هجاهای شعر هایکو را بشمارد و بعد بگوید پریسیکه دارای چند واژه هست انصافا فرق بین شعر کوتاه هایکو و پریسیکه چه هست هر چند انتقاد کاری معقول در ادبیات ما نیست زیرا همه باید با به به و چه چه تعریف کنیم
      نو اوری در ادبیات ربطی مستقیم دارد با شیوه بیان انتظار جامعه از تجدد و تجدید حیات و خستگی از دیده ها و چفته های تکراری دیگر از مبتذل هم گذشته است و گاهی همین تکرار ها حملات شدیدی را به بزرگان ادیبات ایران حتی شاعرانی چون سعدی و حافظ تاختند فقط فردوسی مصون مانده بود که ایشان را نیز در اب بی قدری و انتقاد شستند رویکرد ادبی جامعه امروز به این مدل شعر گویی خود میخ زدن به تابوت ادبیات ایران هست وقتی صنعت و خیابان به طبیعت و بیابان رو کرد هر کس به اندازه یک کوچه بن بست شاعر شد بخصوص در این مدل شعر گویی ظاهر داستان همین هست اتفاق مهمی در ادبیات رخ خواهد داد زمانی که کار مهمی صورت گیرد جریان حقیق شعر خود گواه و معرف واژه هاست اینکه شعر ژاپنی در فصل خود با ذهن خواننده چه کرده و پریسیکه چه می کند مشخص است که هر دو آب باریکی هستند از ادبیات که به رگه های چشمه نیز نمی رسد کلامی که سرا پا روح است و خود جلوه ی آفتاب دارد نیاز به تعریف ندارد خورشید خورشید است شعر کوتاه کوتاه هست مانند هایکو به چندهجا کمتر یا زیاد تر مگر اینکه در این مملکت سبب آن به بیکاری و بیماری و بی عملی و غفلت و دناءت نفس انجامد که بازخورد این روش ها خود رویکردی به قالب های شرقی و غربی دارد وقتی موسیقی ما با چالش روبرو شد راک و پاپ و سارس که تقریبا موسیقی شیطانی است رو آورد توجه نکردن به شعر ایرانی و پایه های فرهنگی گاهی منجر به ظهور ناهنجار هاست نیازی نیست کسی کلنگ بردارد و شروع کند کافی است واژه ها را از دیوار ادبیات بیرون بکشند خواهید دید که همین بنا توسط خودی ها خراب شده است باید تحقیق کرد اگر قرار است کسی کپی کند برود سراغ کارهای قوی
      ادامه دارد

      • احمد البرز   04 شهریور 1394 00:36

        جریان های حقیقی شعر تغییر سبک ها شاید باشد ولی باید با چند شیوه سطح زبان فکر و ادبیات دچار تحول بنیادی شود کاری که شاید نیما در زمان خود سعی کرد انجام دهد و کمی از سبک کلاسیک متمایز گردید مثلا رو اوردن به سبک خراسانی را در شعرنو و نشانه هایی از سبک عراقی در فروغ اما تمام نشانه ها در کارهای ملک الشعرای بهار قابل رد یابی است هیچ وقت فاصله بین تمام سبک ها تا این حد نبوده است به نحوی که این سبک فقط در مقابل خودش قرار میگیرد نشانه هایی از هیچ سبکی غیر از ژاپنی در این قالب دیده نمیشود
        به لحاظ نظری انتظار این هست که هر کاری را که وزارت ارشاد ثبت کرد درست بدانیم من کتبی که مجوز چاپ گرفته را خواندم شرم داشتم به معنی آن بیندیشم شما خواهر خوبم کتاب سبک شناسی سیروس شمیسا را حتما بخوانید بسیار خوب است موج نو در این زمان نیاز هست ولی گاهی وقت ها
        بلا نسبت شعور خوانندنباید زیر سوال رود
        هر کاری روش خودش را دارد نباید به بهانه نو گرایی به پوچی چنگ زد که پوچی در همین نوع شعار هاست مقابله با ورود فرهنگ های غربی شرقی
        این نیز شعار هست
        باید در عمل به تخت جمشید و تمدن و ادبیات این سر زمین چسبید اگر نه که دشمن همین باد و بارانی است که میخواهد خشت خشت ادبیات ما را ببرد رسالت ما نیز اینگونه است تا قدمی از سر شوق برداریم نه اینکه بها به چیز های کم بها بدهیم
        شاید نظر بنده سقفی به اندازه ذهنم داشت که اگر کوتاه بود بلند نظران میدانند و شمابلند تصویر بزنید روزی از سر چشمه زوق با هم غزلی زلال خواهیم نوشید خا نم محترم و عزیز rose rose

  • سلبی ناز رستمی   04 شهریور 1394 12:14

    درود
    مبحث جالبی بود . لذت بردم
    بر فراز آسمان باشی ،زمین گیرت کنند ؟
    نوجوان باشی و اما ، ناگهان پیرت کنند
    مثل بلبل پر نداری ،در قفس تنها بمان
    رنگ زردت را ندیده ، سهم انجیرت کنند

    • احمد البرز   04 شهریور 1394 15:00

      سلام
      سپاس بزرگوار از نظرتان برایم مهم خوندن شعر بود و هست
      لطف فرمودید مبحث ما به همه چیز مربوط میشود مثلا ما در موسیقی تند روی کردیم در مجالس شادی تار بود و سنتور و کمانچه و گاهی ویلون همه ممنونع التصویر شدند بجایش همه ساز های غربی با ریتم های تند و آکورد های بسیار نا هنجار هر روز نواخته میشود ولی سر مو سیقی ایرانی بریده شد
      زنده یاد شاملو منتقد همه چیز بود در موسیقی نه سازی را بلد بود بنوازد و نه آهنگی را ساختند فقط تا توانست نق زد
      به بهانه جلو گیری از فرهنگ بیگانه کافی است به ادبیات خودمان نگاه کنیم نه اینکه رو به قالب های دیگران بیاوریم یا بخشی از سبک ادبی یک کشور بیگانه را دست مایه کنیم
      متاسفانه هر وقت هم از صاحبان نظر پرسیدیم خنده تحویل ما دادند ما هم دانستیم که این خنده از کدام سو می آید
      هر قالبی که می اید خودش حرف خودش را میزند زلال وقتی پدید آمد موج انتقاد ها ار جناب بیلوردی کم نبود ولی ایشان پای کودک خودشان ایستادند اکنون بزرگ شده است بخدا این قالب پریسکه تفاوت چندانی با هایکو ندارد
      سپاس خانم سلبی ناز رستمی rose

  • محمد جوکار   05 شهریور 1394 01:33

    سلام بر استاد مهرم جناب البرز عزیز
    جانا تو سخن از دل ما میگویی
    =========================
    این کویر خشک ما ، خورشید میخواهد چکار؟
    باغ بی برگی ، درخت بید میخواهد چکار؟

    آسمان شعر ما ، حتی بدون یک شهاب
    شهر خواب آلوده ها ، ناهید میخواهد چکار ؟

    با کدامین سنگ ، شعری را ترازو می کنند
    من ، نمیدانم غزل ، تمجید میخواهد چکار ؟

    آنهمه له له ، که برخی بهر شهرت می زنند
    عقده ی شاعر شدن ، تایید میخواهد چکار ؟

    شاعری که شعر او ، در قافیه تنگ آمده
    مانده ام که اینهمه تردید میخواهد چکار !؟

    وای اگر پیوند نامیمون هایکو با غزل !!
    احتمالن کودکی زایید ، میخواهد چکار؟

    یا چنانچه یک نفر ، ناخواسته شعری سرود
    ناگهان بیتی ز من دزدید ! میخواهد چکار !؟

    یا اگر در یک غزل ، نبض قلم افتاد و بعد
    گریه کرد و قلب او لرزید ، میخواهد چکار؟

    یا اگر روزی ، خداوند غزل بیدار شد
    آمد و بر شعر ما خندید ! میخواهد چکار ؟

    شعر اگر موزون و زیبا و پر از ایهام بود
    نقطه چین و کسره و تشدید ، میخواهد چکار ؟
    داد از این نقدهای بی سرو سامان و زشت
    شعرهامان ، اینهمه تهدید میخواهد چکار ؟

    در هجوم سبک های من در آوردی اگر
    ریشه های شعر ما خشکید ، میخواهد چکار؟

    هیچکس باور نکرده ، گریه های شعر را
    شعر اگر آشفته شد نالید ، میخواهد چکار ؟

    درد دل ها صف کشیده پشت هر دلواپسی
    گر غزل از کوچه ها کوچید ، میخواهد چکار ؟

    آخرین تقدیر من ، دلشوره های شعر شد
    شعر پاک پارسی ، تعمید میخواهد چکار !؟
    rose rose rose

    • احمد البرز   05 شهریور 1394 22:37

      سلام
      استاد محمد جوکار
      غزل در شعرتان از خودش دفاع میکند
      اصولا هر که می خواهد بگوید با شعر کلاسیک نمیشود حرف زد بیاید شعر شما را بخواند ببیند که با قافیه و ردیف اگر کسی شاعر بود میتواند حرف دلش را بزند قرار شده با دو هجا کم و بیش جلو هجوم شرق و غرب گرفته شود راست فرمودند بزرگی اگر خواستی چیزی را خراب کنی از آن بد دفاع کن شعر کلاسیک به تنهایی ایستاده است و شکیل زنده است و تنها قالبی هم که شعر تر هست غزل هست
      هیچ چشمه ای در ادبیات ما صاف و زلال تر از غزل نیست
      باید همه قالب ها بیایند و حرفی اگر دارند بزنند و ما هم گوش میکنیم زمانی برای سرودن نظم سخت شد بروند همان سپید را سیاه کنند چون به نثر نزدیک تر است هر چه میخواهند بنویسند و بگدارند به حساب سپید
      سپاس ازشعر زیباتان حرف دلم بود بارها با صدای شما در گوشم هست
      و غزل وبه خودش ببالد rose

  • علی معصومی   27 اردیبهشت 1399 13:50

    ☆☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا