شاعر اگر بد شعر میگوید ،عجب نیست
فرسنگ ها اندازه اش هم یک وجب نیست ؟
اندازه ی خورشید تابان حرف داریم
خورشید روشن را قیاس ماه و شب نیست ؟
با واژه های کهنه ات شعری بسازو
اصل و نسب را که نیازی به نسب نیست
گفتی پلنگی چنگ بر مهتاب میزد؟
مهتاب زیبا لایق چنگ و غضب نیست
آتش به جان افتاده را آسوده دیدی ؟
فردای خاکستر نشین بی تاب و تب نیست ؟
رازی از آن دستان خالی بر ملا شد
بر شاخه های خشک رنگی از رطب نیست
گاهی برای سوگ شعری اشک ریزیم
جایی که اشکی میچکد جای طرب نیست
بر حسب هر اندازه ای معیار داریم
معیار هر شعر سپیدی در ادب نیست
بی وقفه با هر واژه شعری تازه تر گو
معلول دنیا میشوی وقتی سبب نیست
هذیان اگر گفتیم اگر دیدی گذر کن
وقتی قلم داریم نیازی که به لب نیست
....
در سوگ روان شاد شعر
در بوستان سعدی
فالی از دیوان حضرت حافظ زده
و با ترانه ای از رهی معیری
مانند حسین منزوی از پله های آسمان پایین خواهیم آمد
بی آنکه ستاره ای بترسد
البرز
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 10
روح الله اصغرپور 15 تیر 1394 14:44
درود بر این همه عشق و احساس
طارق خراسانی 15 تیر 1394 14:45
با سلام و عرض تسلیت
بسیار زیبا و محکم و فاخر
دستمریزاد
در پناه خدا
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 15 تیر 1394 15:50
درود به به زیباخلق کردید ولذت آفرین ماناباشیدوشاعربمانید
اصغر چرمی 15 تیر 1394 17:56
سلام و درود
احسنت
نگار حسن زاده 15 تیر 1394 18:13
سلام و عرض ادب
درود بر شما
منوچهر منوچهری(بیدل) 15 تیر 1394 18:23
سلام بر استاد فرزانه جناب البرز خوشحالم شما را با اشعاری زیبا میبینم درود بر شما
اله یار خادمیان 16 تیر 1394 00:13
موفق و موید و منصور باشی جاودانه
دادا بیلوردی 17 تیر 1394 12:42
درود بر جناب البرز
احساستان همیشه شکوفا
علی اصغر اقتداری 17 تیر 1394 18:06
درود بر شما
علی معصومی 27 اردیبهشت 1399 13:54
☆☆☆☆☆