" امان از دل رباب سلام الله علیها "
یک نفر هست که مست غزلی ناب شده
باز هم شرح پریشانی رباب شده
نَقل تصویرِ گل خفته میان شنزار
ساحت ِعرش ِخدا هم ز شمیم اش گلزار
صورت سرخ قشنگی به دو دست بابا
وای خون می چکد از زخم سه شعبه بابا !
گل ، تماشاییِ او آمده خون می گرید
ابر ِ احساس بر این حادثه ، چون می گرید؟
لای لای لای بخواب ای گُل پرپر ، لالا
گفته بودی که عمو آب بیاری بر ما
نوگل عاطفه ، نشکفته چرا پرپر شد ؟
قدسیان دست برآورده و او در بَر شد
خاک بر سر شد و عالم همه بر خاک نشست
بغضِ گریه به گلو آمد و راهش را بست
اصغرم ! نوگل امید چرا پژمردی ؟
جگرم سوخت چرا تشنه و عطشان مُردی ؟
دست کینه به تو زد نیزه و گویا که ندید
که تو را باد سحر نیز توانَد برچید
رفتی و این دل من تا به ابد خون گرید
وصف حال دل مادر به چه شعری گنجد ؟
ناله نالید و بناگه همه جا خون پاشید
خون تاریخ بجوش آمد و ناگه غرّید
ناله ای اشک شد و غرّش موجی پیچید
بر رُخ غمزده ی مادر اصغر غلتید
وای مادر چه کند بی گُل روی تو کنون
می خلد سینه و صورت ، به دو دست و ناخن
عرش لرزید از این ذکر مصیبت ناگه
گِرد او جمع ملائک چو ستاره ، او مَه
کِی چنین ظلم بخود آل نبوّت دیده ؟
هموطن ! دست عدو غنچه ی اصغر چیده
✍ ترانه_هموطن
از مجموعه شعر :
صحیفه_حسینی
التماس دعا
t_h_h_a_s_r_a_t@
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 03 شهریور 1399 10:41
درود بزرگوار ا
جمشید عزیزی 03 شهریور 1399 11:30
عرض ادب
بسیار زیبا
التماس دعا
محمد رضا درویش زاده 03 شهریور 1399 11:39
بسیار زیبا
امیرحسام زمانیان 03 شهریور 1399 12:30
درود برشما بانو هموطن
بسیار زیبا بود
ولی اله بایبوردی 04 شهریور 1399 11:26
سلام و درود
اجرتان با شهدای کربلای حسینی