متولد = تولد

باران دل زمین را شسته بود. ستاره ها خواب بودند. هوا، هوای دلگیری بود.
انگار باران اشک چشمان او بود. ناگاه صدای هولناکی ستاره ها را بیدار کرد، کودکی زاده شده بود، وای چه کودکی....!
شب از ساعت 2 گذشته بود، در ها همه بسته بودند، و مغازه ها پلمب شده بودند.
از این روز سال ها گذشته و حال این قلم که دارد بر روی کاغذ نقش می کشد در دست همان کودک است. همان کودک که موقع تولدش ستاره ها او را همراهی می کردند، همراه دو ستاره زیبا و درخشان و فریبنده و دلربا !
روزی که چهارده روز به عید 79 مانده بود ، چه روز زیبایی.....!
حال این کودک قلم را بر دست گرفته و دارد این کاغذ را خط خطی می کند؛ زیر آسمان که به بالا نگاه می کند ستاره ها به یاد آن روز به او چشمک می زنند. از خورشید بگویم که آن لحظه را ندید و هنوز به حسرت آن روز شب ها را از دل کهکشان بیرون نمی آید و روزها که می آید هی زیر لب زمزمه می کند:((تولدت مبارک)) !

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 299 نفر 406 بار خواندند
محمد جواد صابری (07 /04/ 1394)   | روح الله اصغرپور (08 /04/ 1394)   | مرتضی (اشکان) درویشی (08 /04/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (08 /04/ 1394)   | مرتضی فصیحی (11 /04/ 1394)   | کرم عرب عامری (13 /04/ 1394)   | حامد زرین قلمی (14 /04/ 1394)   | حسین دلجویی (22 /04/ 1394)   | هما تیمورنژاد (24 /04/ 1394)   | حسن عباسی (30 /04/ 1394)   | عرفان ویسی (هستیار) (12 /05/ 1394)   | سلبی ناز رستمی (24 /05/ 1394)   |

نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا