بداهه پردازی در نمایش(قسمت هشتم)

گوش سپردن و دقت نظر:
دین دیگلز: به عنوان بداهه پرداز هرگاه ذهن تان دچار رخوت و توقف شد و نمی دانستید چه کار کنید و یا چه بگوئید، تنها راه همانا توجه کردن به هم بازی تان است. رفتار و کردار و گفتار او مملو از پیشنهادهایی است که می توان آن را پرورش داد. محیط پیرامون و فضا نیز همواره می توانند الهام بخش باشند.
پیش از پذیرش هر پیشنهادی، باید ان را درک کرد. این کار به همان آسانی که به نظر می رسد، نیست. در هر لحظه اطلاعات بسیاری بمباران مان می کنند که ما یا آنها را درک نمی کمنیم و یا دست به تخریب شان می زنیم. همان چیزی را می پذیریم که بر آن تمرکز کرده باشیم. چه بسیار اطلاعات مهمی که با گوش نسپردن به آنها، بی توجهی به بازتاب ها، درک نکردن تفاوت و تمایز میان چیزی که بر آن باور داریم و چیزی که وجود دارد، و ندانم کاری هایی از این قبیل از دست می دهیم.
در مجموع، سه چیز از گفتار هر فرد می توان دریافت:
1- اطلاعات: در این میان آسان تر از همه، اطلاعات است. آنها محسوس و عینی اند؛ نمی توان به نادرست آنها را تعبیر کرد؛ و توانائی ما را در دریافت و حفظ اطلاعات ارتقاء می بخشد و تمرکز و حافظه ما را نیز تقویت می کند.
2- احساسات: دریافت احساسات، کمی دشوارتر است. گاه احساس فرد اهمیتی بیش از اطلاعاتی که عرضه می کند دارد. گاهی کلمات چونان ابزار و وسیله ای برای ابراز احساسات هستند.
3- اهداف: مهم ترین جنبه هر ارتباط نقطه عطف یا هدف پیام است. در هر لحظه ما مقدار زیادی پیشنهاد دریافت می کنیم و برخی شان را نادیده می گیریم. فردی که گوش می سپارد، دو کار انجام می دهد: 1) گستره اطلاعاتی را که دریافت می کند، بسط می دهد؛ 2) ارتباط ارگانیک آن اطلاعات را به سرعت بررسی می کند. برای درک نقطه عطف هر داستان باید بتوان اطلاعات مهم و حیاتی را از اطلاعات حاشیه ای تشخیص داد و آنها را از یکدیگر تفکیک کرد.
بنابر این بداهه پرداز باید قابلیت های گوش سپردن و دقت نظر را افزایش دهد. دریافت اطلاعات هم خودآگاه است و هم ناخودآگاه. مهارت های گوش سپردن و دقت نظر، دریافت خودآگاه انسان را تقویت می کنند. در هر لحظه اتفاقات و اطلاعاتی وجود دارند که ما به آنها توجه می کنیم و تعداد زیادی جزئیات دیگر نیز هستند که در حاشیه قرار می گیرند. بهترین کاری که بداهه پردازان می بایست انجام دهند، این است که بر گستره ی دریافت آگاهانه اطلاعات شان از فضای پیرامون بیفزایند. این مهارت ها در تمرینات گوناگون به دست می آیند. مثلا بداهه پرداز با تمرکز آگاهانه بر جزئیات می تواند این قابلیت ها را تقویت کند، یا با خیال پردازی، قدرت تجسم و تصور خود را ارتقاء بخشد.
در مجموع، مهارت هایی که بداهه پردازان پرورش می دهند، توانایی دریافت و تفسیر حجم زیادی از اطلاعات است که در لحظه آغازین یا نخست دریافت می کنند. تمرین «تبادل داستان» پیچیده بودن فرآیند گوش سپردن را نشان می دهد و در تقویت عضله های گوش سپردن بسیار مفید است. این تمرین، مشخص می سازد که چقدر انسان می تواند در دریافت اطلاعات ضعیف باشد.
تقویت دقت نظر نه تنها ظرفیت درک اطلاعات را افزایش می دهد، بلکه موجب می شود انواع اطلاعاتی که دریافت می گردد نیز درک شوند. در تمرین تبادل داستان، همه روند داستان را کاملا منتقل می کنند، اما اطلاعات جابجا می شوند. اسم ها، مکان ها و شماره ها تغییر می کنند (اطلاعات). دومین چیزهایی که تغییر می کنند، احساسات و رویکردها هستند. نفر نخست داستانش را با هیجان و مثبت بازگو می کند، در حالی که نفر دوم آن را بی تفاوت و به هم ریخته تکرار می کند (احساسات). سرانجام بازیگران منظور یا هدف داستان ها را به نادرست درک می کنند (اهداف).
مرجع: فصلنامه تخصصی دانشگاه هنر- نامه هنرهای نمایشی و موسیقی - بهار و تابستان 90
از بداهه پردازی تا اجراء
علی حاج ملاعلی

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 73 نفر 100 بار خواندند
محمد مولوی (14 /11/ 1399)   | کرم عرب عامری (16 /11/ 1399)   | Seyed Mohammadreza Lahiji (18 /11/ 1399)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا