نوعی اختلال شخصیت است که در آن فرد نمیتواند با موازین اجتماعی سازگار شود و در قبال رفتارهایش احساس گناه و اضطراب ندارد. مشخصه این اختلال، اعمال مداوم ضد اجتماعی یا خلاف قانون است، اما این اختلال مترادف با بزهکاری نیست. ICD-10 آن را اختلال شخصیت مردم ستیز (به انگلیسی: Dissocial personality disorder) نامیدهاست.
خصایص بالینی:
بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی اغلب ظاهری طبیعی و حتی گرم و دوست داشتنی دارند. اما در سابقه آنها مختل بودن حوزههای بسیاری از کارکردهای زندگیشان دیده میشود. دروغگویی، فرار از مدرسه، فرار از خانه، دزدی، دعوا، سوء مصرف مواد، و اعمال غیرقانونی، تجاربی است که این گونه بیماران نوعاً از ابتدای کودکیشان داشتهاند. بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی، بالینگران جنس مخالف خود را اغلب تحت تأثیر جنبههای مبالغه آمیز و اغواگرانه شخصیت خود قرار میدهند، اما به چشم بالینگران جنس موافقشان ممکن است افرادی فریبکار و پرتوقع جلوه کنند. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی هیچ گونه افسردگی یا اضطرابی از خود نشان نمیدهند و این مغایرتی واضح با وضعیت آنها دارد، هر چند تهدید به خودکشی و اشتغال ذهنی مربوط به مسایل جسمی در آنها شایع است. توضیحاتی که آنها خود در مورد رفتار ضد اجتماعیشان میدهند، چنان است که گویی رفتار مذکور از سر بیفکری و بیتوجهی انجام شدهاست. با این حال در محتوای ذهنی بیمار هیچ گونه هذیان یا علامت دیگری از تفکر غیر منطقی دیده نمیشود حتی آنها اکثر اوقات از حس واقعیت سنجی بسیار بالایی برخوردارند و اغلب ناظر را تحت تأثیر هوش کلامی خوبی که دارند، قرار میدهند. افراد معروف به کلاهبردار نمونههای خوبی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعیاند. آنها بسیار فریبکارند و اغلب با زبانی چرب و نرم قاب دیگران را میدزدند و آنها را به دام مشارکت در طرحهای خود میاندازند؛ طرحهایی که شامل راههایی ساده برای پولدار شدن یا کسب شهرت یا بدنامی است و نهایتاً نیز ممکن است فرد را به ورطه فساد مالی، رسوایی اجتماعی، یا هر دو بکشند. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی هیچ وقت راست نمیگویند و هرگز نمیشود به آنها اعتماد کرد که وظیفهای را درست انجام دهند یا اساساً به هیچیک از ملاکهای متعارف اخلاق پایبند باشند. لاابالیگری جنسی، همسر آزاری، کودک آزاری، و رانندگی در حین مستی، اتفاقاتی شایع در زندگی این گونه بیماران است و چیزی که خیلی مشهود است، این است که آنها هیچ وقت از کارهای خود پشیمان نمیشوند، یعنی انگار که اصلاً وجدان ندارند.
نشانهها:
این اختلال، دارای چهار نشانه است که عبارتند از:
خودمحوری، فقدان وجدان، رفتار تکانشی و جاذبهٔ سطحی.
خود محوری به اشتغال ذهنی فرد به مسایل خود و عدم حساسیت به نیازهای دیگران مربوط میشود. فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی به زندگی خود در دنیا یی که با تنهایی او آمیخته شدهاست ادامه میدهد، گویی که در مکان جدا و عایقی قرار دارد و هرگز دوست و آشنایی ندارد. این افراد اغلب فکر میکنند که با دیگران تفاوت دارند. آنها ظاهراً احساس توجه و نگرانی نسبت به دیگران را درک نمیکنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اضطراب، گناه یا احساسهای پشیمانی را حتی در صورتی که آسیب زیادی را به دیگران وارد کرده باشند، تجربه نمیکنند. آنها اغلب، هنگامی که با رفتار تخریبی خود روبه رو میشوند، آرام و موقر باقی میمانند و نسبت به کسی که بتواند آنها را فریب دهد، احساس تنفر میکنند.
این افراد بر خلاف بزرگسالانی که یادگرفتهاند، رضایت مندیهای بی درنگ خود را به خاطر اهداف دراز مدت فدا کنند، بدون توجه به پیامدهای احتمالی بر اساس تکانههای خود عمل میکنند. آنها مشاغل و روابط خود را بهطور ناگهانی تغییر میدهند و اهل خشونت و بی ملاحظه هستند. آنها اغلب، سابقهٔ مدرسه گریزی دارند و ممکن است مکرراً به خاطر رفتار مخرب از مدرسه اخراج شده باشند. حتی هنگامی که آنها پیوسته به خاطر رفتارهای خود تنبیه شوند، نسبت به رابطهٔ بین رفتارشان و پیامدهای آنها هیج بینشی ندارند.
افراد مبتلا به شخصیتهای ضد اجتماعی میتوانند کاملاً فریبنده و متقاعدکننده به نظر آیند و بهطور قابل توجهی نسبت به نیازها و ضعفهای دیگران آگاهند. آنها حتی در حالی که فردی را استثمار میکنند، احساسهای اعتماد را در وی بر میانگیزانند.اگرچه به نظر میرسد که چنین افرادی احتمالاً مجرم میشوند، ولی بسیاری از افراد جامعه ستیز از مشکلات قانونی اجتناب میکنند و با استفاده از روشهای کمتر قابل توجه به عنوان تاجران بی رحم، و سیاستمدارانِ متقلب به دیگران آسیب وارد میکنند. عللی که در بهوجود آمدن رفتار ضد اجتماعی دخیل اند:۱-زمینهٔ خانوادگی و اجتماعی ۲-نارساییهای یادگیری ۳-احتمالاً عوامل وراثتی معلوم شدهاست که عدهٔ زیادی از افراد ضد اجتماعی دارای ناهنجاریهایی در امواج مغزی غیرعادی هستند. یکی از این ناهنجاریها، کندی امواج مغز است، چنانکه میتوان گفت امواج مغزی آنان شبیه کودکان است که خود نشانهای است از نارسایی در رشد مغز آنها.
علتها:
اگرچه علتهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی کاملاً شناخته نشدهاند، ولی پژوهشها از تبیینهای مربوط به وراثت و هم از تبیینهای مربوط به پرورش و ترکیبی از هر دو حمایت میکنند. همبستگی بالایی بین شیوههای فرزند پروری و سرمشق دهی نامناسب به دست آمدهاست. افراد مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی اغلب به خانوادههایی تعلق دارند که با محرومیت هیجانی، روشهای انضباطی خشن و بیثبات مشخص میشوند و علاوه بر این، رفتارهای والدین نیز ضد اجتماعی است.
معیارهای DSM-5:
الف) فرد تقریباً در همه جنبههای زندگی به حقوق دیگران احترام نمیگذارد و آنها را نقض میکند. این رفتار از ۱۵ سالگی شروع شدهاست، و سه مورد (یا بیشتر) از موارد زیر آن را نشان میدهند:
فرد با پیش نگرفتن رفتارهای قانونی، هنجارهای اجتماعی را رعایت نمیکند، و این موضوع را تکرار ارتکاب اعمال مجرمانهای که به دستگیری او منجر میشوند نشان میدهد.
مکار و فریبکار است، و این موضوع را دروغگوییهای مکرر، استفاده از نامهای مستعار،(همچون مواردی که به صورت ناشناس در سایتها وارد شده و دست به ایجاد اختلال و تنش می زنند- هکرها و امثال آنان)، یا کلاهبرداری از دیگران به منظور سودجویی شخصی یا لذت بردن نشان میدهند.
فرد بدون فکر و بلافاصله بر اساس امیال ناگهانی خود عمل میکند یا نمیتواند از پیش برنامهریزی کند.
زود رنج، زودخشم، و تحریک پذیر، یا پرخاشگر است، و این موضوع را تکرار دعواها یا تهاجمهای فیزیکی نشان میدهند.
با کارهای خطرناکی که انجام میدهد، ایمنی خود یا دیگران را رعایت نمیکند.
تقریباً در همه امور بی مسئولیت است، و این موضوع را تکرار قانونشکنیها در محل کار یا رعایت نکردن مسئولیتهای مالی نشان میدهند.
پشیمانی و عذاب وجدان ندارد، و این موضوع را بیتفاوتی او نسبت به ناراحت کردن دیگران، بدرفتاری با آنها، یا دزدیدن اموال آنها، یا تلاش برای توجیه این اعمال، نشان میدهند.
ب) فرد حداقل ۱۸ سال سن دارد.
پ) شواهد موجود نشان میدهند که فرد اختلال سلوک دارد و شروع آن قبل از ۱۵ سالگی بودهاست.
ت) رفتار ضد اجتماعی صرفاً در طول اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی روی نمیدهند.
منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki