بار و بُنه ام را می بندم،
ره توشه ام را بر می دارم،
با در و دیوار خانه وداع می کنم،
از زیر قرآن عبور میکنم،
سه مرتبه،
در بار آخر لب بر عطف آن می نهم،
در چشمان مادر،
غمی آشنا نهفته،
همراه با نَمی،
که از گوشه چشم،
به روی گونه می غلطد،
من اما،
مصمم به رفتن،
آماده به باقی گذاشتن هُرم نفسهایم،
در فضای غم آلود خانه،
به راستی به کجا،
برای چه،
و چرا؟
از خود می گریزم،
از خودی که دیگر خود نیست،
از نقابهای اهداشده ی روزگار،
در هر کجا و هر زمان،
یک نقاب....
به راستی برای خود بودن و خود ماندن،
چه هزینه ی گزافی باید پرداخت......
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 18
امیر عاجلو 17 شهریور 1399 09:18
.مانا باشید و شاعر
کاویان هایل مقدم 17 شهریور 1399 10:25
درود بر شما و قدردان زحماتتان
ولی اله بایبوردی 17 شهریور 1399 09:55
پیرامون اگر رخصت دهد
کارهای زیادی می توان انجام داد....
نقاب ها را باید به دور انداخت ...
سلام و درودها
دستمریزاد
کاویان هایل مقدم 17 شهریور 1399 10:29
درود استاد
ای بازیگر گریه نکن ما همه مون مثل همیم
روزها که از خواب پا میشیم نقاب به صورت میزنیم
یکی معلم میشه و یکی میشه خونه به دوش
یکی ترانه ساز میشه، یکی میشه غزل فروش
کهنه نقاب زندگی تا شب رو صورتهای ماست
گریه های پشت نقاب، مثل همیشه بی صداست
هرکسی هستی یه دفعه، قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن، رها شو از پیله خواب
.....
خدا شاعر، آهنگساز و خواننده عزیز این ترانه را اجر دهد که عین واقعیت زندگی ما آدمها را بیان کرده.
منصور آفرید 17 شهریور 1399 10:22
درود بر استاد گرامی
بسیار زیبا دستمریزاد
کاویان هایل مقدم 17 شهریور 1399 10:32
بهترین درودها بر معلم شریف فرهیخته و خوش قریحه
همیشه ممنون دار مراحم بی دریغتان استاد
مسعود مدهوش 17 شهریور 1399 11:27
درود اهورامزدا نثار استاد مقدم اجمند و ادیب
نیمایی زیبا و دلنشینی سروده اید مانا بمانید و مسرور
کاویان هایل مقدم 17 شهریور 1399 12:02
دکتر مدهوش فرحنده فال
فره ایزدی یار و همراهتان، همیشه و در همه حال
سپاس مر شما را
محمد رضا درویش زاده 17 شهریور 1399 12:13
درود بی کران استاد گرانقدر
کاویان هایل مقدم 17 شهریور 1399 13:25
دل دریایی تان همیشه گرم و پرشور باد استاد گرانقدر
بهنام حیدری فخر 17 شهریور 1399 12:46
درود بر شما جناب استاد هایل مقدم عزیز و گرانقدر
بسیار زیبا و ظریف و فاخر سرودید گرامی
در پناه حق،موفق و پیروز و سربلند باشید
کاویان هایل مقدم 17 شهریور 1399 13:27
دوست و استاد ارجمندم
چشمان ظرافت بین و ظرافت سنج شما، ابیات حقیر را مرهون کرم خود نموده
از دعای زیبایتان بی نهایت سپاسگزارم
روزبه آریا 17 شهریور 1399 17:40
درود بر شما استاد
بسیار زیباست
کاویان هایل مقدم 17 شهریور 1399 21:33
سپاس جناب استاد آریای گرانمایه
قدردان همراهی تان عزیز
اکرم بهرامچی 18 شهریور 1399 01:38
از نقابهای اهداشده ی روزگار،
در هر کجا و هر زمان،
یک نقاب....
که پشت آن چهره ی کریهی از دروغ
کاویان هایل مقدم 18 شهریور 1399 09:02
هر یک از ما انسانها در پشت پرسونای خود زندگی می کنیم. ولی در این ملک هر انسان را یک پرسونا کفایت نمی کند، در خانه ، در اداره، در کوچه و بازار، در فضای مجازی، در دنیای حقیقی هزاران پرسونا برایمان تدارک دیده شده چون توهم تدین ما را کور کرده است. دیندار و معتقد همان آدم تک پرسونا است که در این روزها کیمیاست.
دکتر کیوان محب خسروی 20 شهریور 1399 13:08
واقعا به کجا ؟
چه کار دراماتیک و عالیی بود
درود
فقط مطمئن نیستم
فکر کنم غلتیدن درست تر از غلطیدن است
پرس و جو کنید شک دارم
ارادت
کاویان هایل مقدم 20 شهریور 1399 13:35
درود جناب خسروی گرانقدر
بله کاملا درست فرمودید. ممنون از دقت شما