نیستم من از غم مال و منال اینقدر زرد
یا که از بی همدمی یا از فراوانی درد
من ز اول روز می دیدم که شب هم رفتنی است
پس نبودم از هراس، با شب مرامان، در نبرد
چون بدانستم که انسان فانی است و او بقا
بهر دنیا از چه رو حرص و طمع، ای نیک مرد؟
هر چه هست در سرنوشت ما به لاهوت است و بس
پس چه زیبنده همان کس کار نیکویی بکرد
بعد ما نبو'د ز جسم و جان ما، هرگز اثر
فعل ما خواهد بماند از ما در این دنیای سرد
گر که احسان میکنی یا سر زند از تو گناه
آن شود میراث تو، دیگر نداری کارکرد
دور گردون سالها می گردد اندر این مدار
بس شب و روز دگر هم بخواهد گشت گرد
لیک ما دیگر نداریم فرصت نشو و نما
نوبت ما بگذرد، باشیم ز هستی محو و طرد
آری امروزت ز دست آنچه برآید دستگیر
تا که فردا چون نباشی، برشمارند فرد فرد
"هایل" از احسان خالق، تو به صحنه آمدی
عاشقی کن، تا نباشد خاک تو هیچگاه برد
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 12
امیر عاجلو 28 آبان 1399 10:31
!درود
کاویان هایل مقدم 29 آبان 1399 14:38
شادزی دوست بزرگوار
مسعود مدهوش 28 آبان 1399 10:43
درود اهورا مزدا نثار استاد هایل مقدم ارجمند و فرهیخته
زیبا غزلی ست عرفانی دلنشین دلکش دستمریزاد آفرینها
کاویان هایل مقدم 29 آبان 1399 14:39
مهربان همراه و همدل
بسی شکرگزار تفقدهای بیدریغ شما هستم.
دریای مهرتان خروشان
محمد رضا درویش زاده 28 آبان 1399 12:02
درود بی کران بر شما رفیق هنرمندم عالی
کاویان هایل مقدم 29 آبان 1399 14:40
سپاس فراوان نثار محبتهای صمیمانه شما دوست بزرگمنش
بهنام حیدری فخر 28 آبان 1399 12:45
درود بر شما جناب استاد هایل مقدم ادیب و شاعر فرهیخته
بسیار تأمل برانگیز و تاثیرگذار سرودید گرامی
باغ اشعارتان پرفروغ باد
کاویان هایل مقدم 29 آبان 1399 14:48
ممنون دار حمایتهای همه جانبه و بی دریغتان استاد فرهیخته ام.
علی آقا اخوان ملایری 28 آبان 1399 23:26
سلام و درود بر استاد بزرگوارم، بسیار زیبا و دلنشین سروده اید، قلمتان نویسا
کاویان هایل مقدم 29 آبان 1399 14:49
درودها و سلامهای گرم و صمیمانه بر شما دوست و برادر ادیب و بزرگوارم
ولی اله بایبوردی 29 آبان 1399 08:27
سلام و درود
غزلی لطیف
با مفاهیم معارف ...
دلنمیراد استاد ارجمند
کاویان هایل مقدم 29 آبان 1399 14:50
حضور سبزتان را مغتنم می دارم و مراتب ارادت خود را اعلام می نمایم.