3 Stars

شاه بیت

ارسال شده در تاریخ : 21 اردیبهشت 1402 | شماره ثبت : H9424821

شاه بیت

شاه بیتی تو به صدرِ غزلِ طوفانم
گفته بودی که نگاهت نکنم می دانم

سر و پا چشم شدم خیره یِ بر چشمانت
پندِ دیوانه دهی!؟ کاه نسوزی جانم !

تو اگر لذت این کور شدن لمس کنی
بِدوی سوی کمان تیر مَنم من آنم!

با زمین هم که زمان حلقه یِ این کاکُل گشت
دلخوشم عشق دَمی بر سرِ آتشدانم

سجده یِ سوره یِ او واجبِ بر خورشید ست
تاجِ مصری شکند ! بَرده یِ در فرمانم

مجلسِ رویِ تو را خون بشود شربت و شهد
ای زلخیا به تو سوگند بخوان مهمانم

سرِ این قصه دراز ست شده وِردِ لبم
شاهدش هم دهنِ پُر شده از ریحانم

رامِ استاد شدی دانه خورِ شعبده اش
در گلستانِ اجل پیروِ آن بستانم

مُهرِ آن نامه که بر سینه وُ سر جا خوش کرد
صبح، خورشید زند عازمِ رفسنجانم

عاقبت ساعتِ چشمانِ من از خواب پرید
دستِ تو کوک کند عقربه یِ مژگانم

اولین رکنِ غزل گفتم از اول گفتم
آخرین رکن همین ست توئی پایانم

میثم علی یزدی

رفسنجان بهار ۱۴۰۲

شاعر از شما تقاضای نقد دارد


به صدای شاعر گوش فرا دهید:
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 67 نفر 101 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /02/ 1402)   | میثم علی یزدی (21 /02/ 1402)   | بهاالدین داودپور (21 /02/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /02/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا