غزل
جانا رسان خود را به من شادی وشورمن تویی،
یک شب بیا درخواب من،رویای دور من تویی،
چون در پریشان حالیم،شمع حضوری در شبم،
من های و های گریه ام،سنگ صبور من تویی،
من بشکنم همچون بلور،تو همچوآن کوه غرور،
راوی حدیث کهنه ام،آن کوه نور من تویی،
بی تو مسافری غریب،درگذر ثانیه هام،
من همه شوق پرزدن،برگ عبور من تویی،
اکنون عزیز مصر من،چه خوبه از تودم زدن،
نزدم بیا یوسف دوا، به چشم کور من تویی،
هرنفسی کشم صبا،می کشدم به سوی تو.،
وه چه کشد جور صبا در بَرو روی من تویی،
مشاعره غزل // آخر مصراع سمت راست ، اول مصراع سمت چپ،
چون در غزل آخر هربیت تکرار می شود شاید سخت باشد مثال،
دل من سوخت به خود شیوه ی پروانه گرفت،
تاکه شد مست رخ تو، ره میخانه گرفت،
تو چه دانی دلم از شوق وصالت هم شب،
به سرش زد و سراغ از من دیوانه گرفت،
ترسم آن بود که این جام چولبریز شود.،
دل مجنون کِه تواند،که ز پیمانه گرفت،
قطعه،مشاعره ی قطعه آخر هر بیت آغاز بیت دیگر است،البته می توانید در مصراع هم انجام دهید ،این قطعه در بیت مشاعره انجام شده،
بهانه دل کند چون روی مادر،
ببویم من گل از گیسوی مادر،
روم گلشن به گلشن کوی مادر،
شوم آن کودک دلجوی مادر،
ره وصل خیالش می زند دل،
نسیمی می کشد«من» سوی مادر،
رهی بگشا بیا آشفته حالم،
ببین بازهم.،، زدی راه خیالم..،
من از دوری تو مادر چه نالم،؟
همی دل مانده در کوی وصالم،
مرا و آن بهشت زیر پایت،
بیا جان را کنم مادر فدایت،
توچون حورو بهشتت محشری بود،
و رنگ مو تورا خاکستری بود،
دلم در پیشت آرامش گرفتی،
چه خوش دلدادگی و دلبری بود،
دعای تو برایم چاره ساز است،
مرا هر لحظه دستانت نیاز است،
تو را هر لحظه گر یادی کنم من،
همانجا پای تسبیح و نماز است،
بداهه،اگر ایراد وزنی داشت پوزش می طلبم،
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 23
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 21 مهر 1394 20:43
هرنفسی کشم صبا،می کشدم به سوی تو.،
وه چه کشد جور صبا در بَرو روی من تویی،
دعای تو برایم چاره ساز است،
مرا هر لحظه دستانت نیاز است،
زیباسرودید بانو لذت بردم رقص موزون قلمتان سرمد
بهناز علیزاده 21 مهر 1394 20:48
درود بر شما مهربانوی عزیزم سپاسگزارم از حضور گرمتان
مهرتان مانا در پناه خدا
طارق خراسانی 21 مهر 1394 21:06
با سلام و درود
چه کار زیبایی تا به حال ندیده و نشنیده بودم لذت بردم
دلمریزاد
در پناه حق
بهناز علیزاده 21 مهر 1394 22:19
درود بر شما استاد بزرگوارم سپاسگزارم از حضور پر مهرتان
درپناه خدا شاد و سلامت باشید
مهدی صادقی مود 21 مهر 1394 21:48
درود برشما دوست عزیز
بهناز علیزاده 21 مهر 1394 22:19
درود بر شما گرامی سپاس
دادا بیلوردی 21 مهر 1394 23:37
درود بر بانو علیزاده
بهره مند شدم از احساستان
بهناز علیزاده 22 مهر 1394 10:06
درود بر جناب بیلوردی سپاس از حضورتان
مسعود احمدی 22 مهر 1394 01:00
هرنفسی کشم صبا،می کشدم به سوی تو.،
وه چه کشد جور صبا در بَرو روی من تویی،
ابتکارتان ستودنی ست بانو
بهناز علیزاده 22 مهر 1394 10:08
درود بر شما جناب احمدی سپاس از حضورتان
تبسم عبداله زاده 22 مهر 1394 13:03
بهناز عزیزم زیبا سرودی قلمت سبز بانوی مهر.
بهناز علیزاده 23 مهر 1394 11:06
درود و سپاس تبسم عزیزم از حضور مهربانت پاینده باشی
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 22 مهر 1394 14:13
درود بر شما و قلم زیبایتان خواهر گرامی ام بانو کیمیا
فیلن دانکه
مرحبا
یا حق
در این اقلیم ِ پیروزی هوا ابری نخواهد شد
اگر خورشید ِ استقلال ِ چشمانت به جان آید
سخن سنج تبریزی
بهناز علیزاده 23 مهر 1394 11:07
درود و سپاس برادر مهربانم از مهرحضورتان پاینده باشید در پناه خدا
علی روح افزا 22 مهر 1394 16:02
درود بر شما .
پاینده مانید .
در پناه حق .................
بهناز علیزاده 23 مهر 1394 11:08
درود بر شما جناب روح افزا سپاسگزارم از مهرحضورتان در پناه خدا باشید
علی اصغر اقتداری 22 مهر 1394 22:17
بهناز علیزاده 23 مهر 1394 11:09
درود بر شما جناب اقتداری ارجمند از محبت حضورتان سپاسگزارم
در پناه حق پاینده باشید
شاهد رحمانی 23 مهر 1394 19:25
سلام بانوی شعر
خیلی عالی بود آفرین بر شما
بهناز علیزاده 24 مهر 1394 11:59
درود بر شما جناب رحمانی ارجمند سپاسگزارم از محبت حضورتان
درپناه خداباشید
مجتبی جلالتی 19 فروردین 1399 00:43
درود فراوان بر شما
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 23:05
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆