شاهزاده های پارسی
به صف برای نبرد
نیست در جهان که باشد
برای تو هماورد
به نام یزدان پاک
بجنک به عشق ایران
چشمای ما به عهده
شماهاست ای دلیران
زمزمه های قلب
این سرزمین در رهت
ای سربازان وطن
فریاد ما همرهت
همچون کمان آرش
بتاز به سوی هدف
نشان ده غیرتت را
بیرون بیا از صدف
فرزند آریایی
تو قهرمان پروری
شادی و شوری برپاست
تو زاده ی برتری
امان نده به حریف
بغرید یوزپلنکان
در هر عرصه پیروزید
ای فرزندان ایران
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 7
طارق خراسانی 07 تیر 1394 15:30
اااااااااااااااااااااااااای جان
درود برتو جوان دلاور
سلام نور چشمم
به به
از این شور و حالت خیلی لذت بردم
جانم فدای دین و وطنم
در پناه حق شاد زی فرزند ایران
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 07 تیر 1394 15:36
درودزیبابود مانامانی دلاور
روح الله اصغرپور 07 تیر 1394 16:42
درود بر احساس ناسیونالیستی زیبای شما
احمد البرز 07 تیر 1394 17:30
سلام
کاکا دستت درد نکنه
بوی ایران عزیز و ستمکش میدهد شعرت
بهناز علیزاده 07 تیر 1394 18:21
درود بر شما
فرزاد کاکاوند 07 تیر 1394 18:25
سپاس عزیزان و استادان عزیزم
کمال حسینیان 07 تیر 1394 22:50
درودتان باد جناب کاکاوند عزیز و سپاس مه نام دار ماه تیر و جان بختۀ تیر شهامت را یاد آور ذهن مان شدید
و امّا چند نکته در باب این کمان گیر اسطوره ای :
در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، افراسیاب سپاهیان ایران را در مازندران محاصره میکند. سرانجام منوچهر پیشنهاد سازش میدهد و تورانیان پیشنهاد آشتی را میپذیرند و برای پذیرش این پیشنهاد سازش و کوچکانگاری ایرانیان پیشنهاد میکنند که یکی از پهلوانان ایرانی بر فراز البرز تیری بیندازد و جای فروافتادن آن تیر، مرز ایران و توران شناخته شود.
در ایران کسی دلیری این کار را به خود نمیدهد. آرش که پیک لشکر ایران بود پیامی را به لشکر توران میبرد. پادشاه توران برای کوچک شماردن بیشتر ایرانیان خود آرش را برمیگزیند و آرش ناگزیر به پذیرش این کار میشود. از آن سو در لشکر ایران همه بر آرش خرده میگیرند که چرا این پیشنهاد را پذیرفتی و اینکه این کار مایه ننگ ایران خواهد شد.
آن گاه آرش بر فراز دماوند میرود و تیر را در چله کمان گذاشته و پرتاب میکند.آرش که همه هستی و توانش را برای پرتاب تیر گذاشته بود، پس از این تیراندازی از خستگی جان میدهد؛ پیکرش پارهپاره شده و در خاک ایران پخش میشود و روانش در تیر دمیده میشود. تیر از بامداد تا هنگام غروب خورشید پرواز کرده و در کنار رود جیحون یا آمودریا بر درخت گردویی فرود میآید، که آنجا مرز میان ایران و توران خوانده میشود.بر پایه برخی واگویهها اسفندارمذ تیر و کمانی که به آرش داده بودند و گفته بودند که این تیر بسیار دور خواهد رفت اما هر کس که تیری با آن بیندازد، جان خواهد داد. با این همه آرش آماده از خودگذشتگی بود و آن تیر و کمان را گرفت.
بسیاری آرش را از نمونههای بیهمتا در استورههای جهان دانستهاند؛ وی در ایران، نماد جانفشانی در راه میهن است.
پاینده باشید