3 Stars

تو دریا چشمی و درحجم تقدیرم نمیگنجد

ارسال شده در تاریخ : 26 امرداد 1394 | شماره ثبت : H941037

...
همان رویاترین خوشبختی دنیای فردایی
که با تو میشود فردا را بنام عشق رویایی
/
تو دریا چشمی و درحجم تقدیرم نمیگنجد
که بی تو سر کنم در دامنی با چشم دریایی
/
تمام شاعران ماندند چونان من به توصیف
دل آرایی و زیبایی و شهلایی و شیدایی
/
تو و یک عمرطنازی،من و عمری غزلگویی
تو یک عمر شیدایی من و عمری شکیبایی
/
منم آن کلبه مخروبه که در عرف تقدیرم
نمی خواند نماد شهر با یک سبز ویلایی
/
ز یادت پر شده تنهایی شب های اندوهم
ز بسکه در فنون عشق ورزی بی مهابایی
/
پرستش میکنم با جان و دل شعر حضورت را
مقدس میسرایی ای غزل خوان اهورایی *

حسین دلجووو
بیت تضمین از
سرخوش پارسا گرامی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 269 نفر 416 بار خواندند
طارق خراسانی (26 /05/ 1394)   | عرفان ویسی (هستیار) (26 /05/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (26 /05/ 1394)   | روح الله اصغرپور (26 /05/ 1394)   | بهناز علیزاده (26 /05/ 1394)   | دادا بیلوردی (26 /05/ 1394)   | آرزو حاجی خانی (26 /05/ 1394)   | شکوفه دهقان (27 /05/ 1394)   | حسین دلجویی (27 /05/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (27 /05/ 1394)   | حسن عباسی (27 /05/ 1394)   | سلیمان حسنی (28 /05/ 1394)   | نسیم محمدجانی (28 /05/ 1394)   | علی معصومی (11 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :9


نظر 13

  • طارق خراسانی   26 امرداد 1394 15:34

    ز یادت پر شده تنهایی شب های اندوهم
    ز بسکه در فنون عشق ورزی بی مهابایی
    /
    پرستش میکنم با جان و دل شعر حضورت را
    مقدس میسرایی ای غزل خوان اهورایی *

    applause applause applause applause applause
    applause applause applause applause applause

    با سلام و درود بی حد


    مدتی یار نبودی و کنون من بروم
    این به آن در که دگر غیبت بی جا نکنی
    big grin

    سلام حضرت دلجویی

    به به از این غزل و دستمریزاد
    اون مخمس زیبای شما را برای عیال خواندم لذت برد و گفتند حضرت استاد به نام خود نمایش دهند...چون همه چیز تغییر کرده و این هنر نمایی ایشان است و لاغیر

    تصدقت


    در پناه خدا


    rose rose rose

    • حسین دلجویی   27 امرداد 1394 12:59

      درود جناب طارق والاگهر و مهر آیینم
      ممنون از این همه ابراز مهر و اینهمه تشویق
      خیر قربان...عیال بزرگوار شما لطف دارند
      بنده کار خاصی نکردم
      جز اندک ویرایشی که خودتونم قادر ب این کار بودید
      بفرمایید لطفا منتشر کنید...
      rose rose rose rose rose

      تا تو لب باز کنی مطـلع دنیا عشق است
      تا غزل ساز کنی قافـیه یکجا عشق است
      .
      آمـدی قائده و نظم غزل ریخت به هم
      سبک چشمان تو و مسلک نیما عشق است
      .
      اشک تکرارترین واژه ی شبهای من است
      در دبستان تو تکرار الفـبا عشق است
      .
      ساحل شرجی چشــمم به تماشا بنواز
      که هوای تو نشستن لب دریا عشق است
      .
      قلمت نیک و دلت نیک و غزل هایت ناب
      با تو نایاب ترین گات اوستا عشق است
      .
      از هـمین تنگه ی شیراز نوشتیم به عشق
      کز سر پای تو والله به بالا عشق است
      .
      تو فریبایی و شیوایی و شیدایی و شور
      از تو هی ناز و زما باز تــمنا عشق است
      .
      گر چه ما غرق غروبیم و سحر ناپید است
      باز هم وعده بده وعده بفردا عشق است


      حسین دلجوو

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   26 امرداد 1394 17:39

    سلام بر استاد عزیز جناب دلجوی محترم همیشه خواهان غزل های زیبای شما هستم درودتان باد استادم بسیار زیباست زیباست بازم زیباست
    rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

    • حسین دلجویی   27 امرداد 1394 13:00

      درود بر نازنین بیدل خوب خودم
      منوچهر جان...ارادت دارم اونم از نوع دائمش
      نه ایرانسل
      خیلی گلی داداشم...

      rose rose rose rose

      اینجاست همانجا که مکان غزلست
      دروازه ی عشق و آستان غزلست
      /
      عطار نشسته ، نوبت خیامست
      استاد نشسته ، امتحان غزلست
      /
      اینجا به جز از غزل متاعی نخرند
      بازار ادب گرم زبان غزلست
      /
      طعم خوش قهوه با غزل می سنجند
      یعنی که ملاک ، استکان غزلست
      /
      دیروز شنیدم از همین گلدسته
      میعاد نمازشان اذان غزلست
      /
      نیما که شکست وزن شعرش فرمود
      شالوده ی نو ز استخوان غزلست
      /
      ما آخر این حماسه ها جا ماندیم
      جایی که چو آخرالزمان غزلست
      /
      در عرصه سیمرغ چه عرضی ما را ؟
      بشکسته پریم و آسمان غزلست
      /
      ما مبتدیان چکار با شعر و غزل ؟
      شهری که سکوی قهرمان غزلست

      حسین دلجووو

  • روح الله اصغرپور   26 امرداد 1394 17:45

    درود بر استاد غزل سرزمینم جناب آقای دلجویی.
    دلربایان دلبران باز از تو دل جویی کنند.
    rose rose rose rose rose

    • حسین دلجویی   27 امرداد 1394 13:01

      درود گرامی یار ر کوی ادب
      خوش آمدید و بی نهایت ممنونم..

      rose rose rose rose


      از تو یک پرسش احـوال مرا شاعر کرد
      عشق پیدا شد وفی الحال مرا شاعر کرد

      پَرشال تو پر از زمـــزمه ی شالی بود
      در نسیمی پر یک شــال مرا شـاعر کرد

      پونه ها با گل پامچال تبـــانی کردند
      عطر پونه ، گل پامــچال مرا شاعر کرد

      سر چشمان تو در مدرسه غـوغایی بود
      ازدحامی شد و جنجال مرا شاعرکرد

      چشم تو قهوه ای و قهوه حکایت ها داشت
      بعد آن قــهوه همان فال مرا شاعر کرد

      من فقط ذره ای از چـشم تو را میدیدم
      آخــر آن ذره و مثـقال مرا شاعر کرد

      این چنین سوی کسی جاذبه ارسال نکن
      که همان لحـظه ی ارسال مرا شاعر کرد

      پـدرم بر سر یک خال سمرقــندی داد
      باز هم قــند همان خال مرا شـاعر کرد


      حسین دلجووو


  • بهناز علیزاده   26 امرداد 1394 17:57

    دروهااا استاد بسیار بسیار عالی بی مانند rose rose rose rose rose

    • حسین دلجویی   27 امرداد 1394 13:02

      درود بر بانو علیزاده گل وبزرگوار
      سپاسگزارم بانوی ادب...

      rose rose rose rose

      سالها رفته است و مانده باز هم درخاطرم
      سبز چشـمان شمالی های شالی پرورم
      /
      نوبـهارم رفته اما باز هم گــل می کنند
      روز و شب آوندهای پونــه های باورم
      /
      از حلــول آبی چشـم خـزر دارم امید
      تا بیندازد شـبی در سبز ساحل بســترم
      /
      باز هم دارم امید آنکه یک شب سر نهم
      در حریم چتر باران خـورده ی نیلـوفرم
      /
      چون نـوار ساحـلی غرق تراکم می کند
      هر کجا انداخت سبز چشـم هایش دلبرم
      /
      عاقبت یک روز می آید که امـضاٌ می کند
      در هبوط مـهربانی های سبزش ، دفـترم
      /
      عاقبت یک روز می آیـد که روشن می کند
      در تبسم های شرمش لایه های خاطــرم..
      /
      میرسد یک روز مهمان میکند محبوبه ها....
      می رسد پر می کند با اشک شوقش، ساغرم

      حسین دلجووو

  • دادا بیلوردی   26 امرداد 1394 19:00

    درود بر استاد دلجووئی گرامی
    محظوظ گشتم از احساس پر بارتان rose

    • حسین دلجویی   28 امرداد 1394 00:09

      درود بر استاد دلم جناب بیلوردی بزرگمهرم
      ممنونم از حضور گل افشانتون گرامی یار عرصه ی ادب...

      اینجاست همانجا که مکان غزل است
      دروازه ی عشق و آستان غزل است
      /
      عطار نشسته ، نوبت خیام است
      خیام نشسته ، امتحان غزل است
      /
      اینجا به جز از غزل متاعی نخرند
      بازار ادب گرم زبان غزل است
      /
      طعم خوش قهوه با غزل می سنجند
      یعنی که ملاک ، استکان غزل است
      /
      دیروز شنیدم از همین گلدسته
      میعاد نمازشان اذان غزل است
      /
      نیما که شکست وزن شعرش فرمود
      شالوده ی نو ز استخوان غزل است
      /
      ما آخر این حماسه ها جا ماندیم
      جایی که چو آخرالزمان غزل است
      /
      در عرصه سیمرغ چه عِرضی ما را ؟
      بشکسته پریم و آسمان غزل است
      /
      ما مبتدیان چکار با شعر و غزل ؟
      شهری که سکوی قهرمان غزل است

      حسین دلجووو
      rose rose rose rose rose

  • سمانه تیموریان (آسمان)   27 امرداد 1394 01:45

    سلام استاد عزیزم
    به به واقعا محشر می سرایید
    درود بیکراااااااااااان
    واقعا لذت بردم . شاد و سالم باشید همیشه rose rose rose

    • حسین دلجویی   27 امرداد 1394 13:03

      درود بر بانو تیموریان گل و والاگهرم
      ممنونم بانوی ادب بزرگوار...

      rose rose rose rose

      می برد هرلحظه از ما جان ودل را بیشتر
      آن که در چشمم بود هردم فریبا، بیشتر
      .
      قالی کرمان من هی بیشتر گل می دهد
      هر چه از دست زمانه میخورد پا ، بیشتر
      .
      از همان روزیکه سرو ناز من گل کرده است
      روز و شب کرده ست دشت دل مطرا،بیشتر
      .
      صبحگاهی دل ربود و عصرمجنونش شدم
      باز هم شب شد ز من دیوانگی ها ، بیشتر
      .
      تا خدایم «سلبی ناز»م ، کرد مهمان دلم
      شد بهارم دست چشمانش مهـیا ، بیشتر
      .
      چهره ی معصوم او هی بیشتر دل می برد
      هر چه کرده با دل تنگم ، مدارا ، بیشتر
      .
      گرچه هرشب شرم دارم پیش ماه مهر او
      پیش خویشم شرمسارم صبح فردا ، بیشتر
      .
      دختر من بیت هایش عشق ناب آذریست
      در قـبال عشق او دیـدم خدا را ، بیشتر
      .
      وای دلجو آنچه گفتی دوست تر میداریَش
      باز هم کم گفته ای و باز هم ما ، بیشتر..

      حسین دلجووو

  • سلیمان حسنی   28 امرداد 1394 07:39

    سلام استادگرامی:لذت بردم ازشعرزیبایتان.کامیارباشید. rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • علی معصومی   11 اردیبهشت 1399 22:29

    درود بر شما ارجمند
    ☆☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا