...
شبی که ماه به عشق تو نور می پاشید
ز عرش گنبد حضرت سرور می پاشید
/
به یمن چشم قشنگت دخیل های حرم
طبق طبق شفاعت ناب حضور میپاشید
/
تمام قد همه ی کفــــتران قیام شدند
همین که چشم سیاه تو تور می پاشید
/
نـماز عشق به پا شد میان صحنی که
ز آبــشار بلوغت بلور می پاشــید
/
مرا به اوج نـمازی ز عشق میبردی
اگر چه سرو بلندت غرور می پاشید
/
نوای عشق و جوانی ز خاطرات قدیم
ز گریه های بلور تو شور می پاشید
/
به بزم آ ینه و آب و عشق، دلهامان
برای قوس و قزح رنگ جور میپاشید
/
غزل غزل ز تو ابیـات ناب دلـداری
به قلب خسته این نا صبور میپاشید
/
دوباره اول تیر و دوباره تیر نـگاه
هوای هرم تنی در تنور می پاشید
/
در این معامله من بیگمان کم آوردم
شبی که ماه ز چشم تو نور می پاشید
حسین دلجووو
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 12
حسن عباسی 05 تیر 1394 10:08
سلام استاد عزیزم جناب دلجویی گرامی
با این که ده روزی بیشتر نیست که مشهد بودم و به زیارت آقا رفتم اما خوندن این غزل زیبا من و احسم رو برد به خود خود حرم و همون صحنی که شاید مد نظر شما بوده باشد یعنی صحن جامع روی
خوشحالم که در حضورتان می آموزم
و خوشحالتر که مهمان غزل زیبایی شدم که حس و حال حرم رو داشت
آفرین بر شما
روح الله اصغرپور 05 تیر 1394 11:52
درود استاد عزیز
طیبه طه (تهرانیان) 05 تیر 1394 12:36
سلام و درود
خوشحالم اینجا زیارتتان کردم
با سروده شما به بارگاه عشق همسفرشدم
درودتان باد
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 05 تیر 1394 15:21
درودها حس حرم رادردل تشنه بیدار کردید بسیارزیبابود ماناباشید
سمانه تیموریان (آسمان) 05 تیر 1394 16:09
در این معامله من بیگمان کم آوردم
شبی که ماه ز چشم تو نور می پاشید
دستمریزاد
بینظیر مثل همیشه
درپناه حق
طارق خراسانی 05 تیر 1394 20:53
دوباره اول تیر و دوباره تیر نـگاه
هوای هرم تنی در تنور می پاشید
در این معامله من بیگمان کم آوردم
شبی که ماه ز چشم تو نور می پاشید
با سلام و درود بی حد
استاد عزیز
شاهکارت را خواندم و دعایت کردم
در پناه حق شاد زی
بهناز علیزاده 06 تیر 1394 16:03
درود بر استاد دلجویی گرانقدر
اصغر چرمی 06 تیر 1394 17:25
سلام و درود
کمال حسینیان 06 تیر 1394 21:54
اَلسَّلامُ عَلیکَ یا عَلی اِبنِ موسَی الرِّضا (ع)
سلام و درود بر شما استاد
به قول استاد طارق عزیز واقعاً شاهکار بود
تو گفتی و اشک از چشم نمور می پاشید
گویی که مثل آفتاب نورِ ظهور می پاشید
عطش در تمام وجودم رخنه کرد ،شعرت
بعد از آخرین دمم آب طهور می پاشید
بداهه ای بود پر نقص تقدیم به پیشواز ناب تان
احمد البرز 07 تیر 1394 18:01
سلام
وقتی زمین به صورت آفتاب نور میپاشید
انگار بشر به صورت زیبا کافور میپاشید
دلم به حال اسمان گرفت نبودی
و دو چشم به صور خیال هم شور میپاشید
تقدیم شعر زیباتان
علی اصغر اقتداری 16 تیر 1394 13:02
سلام وسلام وهزاران درود
علی معصومی 11 اردیبهشت 1399 22:45
درود بر شما ارجمند
☆☆☆☆☆