جـانـان مـن،، برایت بساط شعرو غزل برپا کرده ام، غزل غزل بوسه ی ناب
واژه ها براے دوست داشتنت کافے نیستند،
، وزن و قافیه،ها را چیده ام، و دو بیتے هایے
بیت و بیت را فقط از تو میگویم، از شیرینی
لبانت،،از آن دو گوی اطلسی چشمان مستت
،که جادویم میکند،، ولے در آخر بازهم هیچ
در برابرت کم میاورم همه ی غزل های دنیا،،
برابربا دوست داشتنت نیستند، تو که بودی
که شدم شاعری مجنون و دوره گرد،،مرا با پیاله ای
از شراب چشمانت مست کن،بگذار اندکی درخیالم
خوش باشم،،،#آذریان
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 21 فروردین 1402 10:16
درود و سلام موفق و مانا باشید
علی معصومی 21 فروردین 1402 16:08