برای مادرم به وقت تنهایی،، انیس وموتسم در پریشانی،
برای پدر،، کوه صبر برجک امید، برای نگاه خسته ولی گرم وپر وغرور،
برای برادرم،، بود شور زندگی، شادی،، برای خواهرم که جای مادر بود،
برای زخم های دلم مرهم بود،
امشب به یادو خاطرت ساز میزنم،،،،،
مضراب شکسته دلم را چه بی تاب میزنم،،
من یک کبوتر خسته به دام عشق، تو ،
نوک را به امید رهایی به این دام میزنم،،،
تو ماه پر فروغ به آسمانی ومن،،،
آن برکه ی، بی آب وآبادی ام،
چشمک زنان چو ستاره به شب میزنی،،
ومن،،، دنبال نور تو به کنج ویرانی ام
رفتی آن شبی که اشک امانم نداد،،
امشب به سیل نگاهت خراباتی ام،،،
بین تمام تصاویر رنگ شده ی دروغ،،،،،
تصویرتو قاب کرده به دیوار میزنم،
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 05 مهر 1402 17:48
سلام ودرود
حفیظ (بستا) پور حفیظ 05 مهر 1402 20:29
درودها بانو جُر،عالی بود