3 Stars

نگار

ارسال شده در تاریخ : 03 بهمن 1402 | شماره ثبت : H9428066

من نگار و تو نگار و او نگار
بازتابی از جمال کردگار

گر غباری جلوه ات تیره نمود
گرد را با دست خود باید زدود

دل ز کینه پاک کن عشقت زیاد
تازه کن مهر و عطوفت را به یاد

چون به یاد دوستان باشی مدام
اول هر گفتگو ‌ گویی سلام

تا سلام َت آید از اعماق دل
کینه از دل میرود بیرون خجل

چون دلت از کینه ها کردی رها
داده ای روح و روانت را بها

علتی بوده که حق پایان گذاشت
بر بقای این جهان بطلان گذاشت

تا که انسان ‌ را بیاموزد ‌ گذشت
از گذشته هرچه خوب و بد گذشت

دل پر از شادی کن و عشق و صفا
از چنین دل میرود سویش دعا

حال با حال قشنگت زو بخواه
ماه را در شب بتاباند به راه

ره چو جویی راه حق را پیشه کن وز برای پاکیت اندیشه کن

گفته این دنیا مثال سایه است
فعل نیکت وندر آن سرمایه است

تا توانی خلق را شادی بده
گو خدا هرچه که میدادی بده

ما هنوزم بنده بر درگاه تو
منتظر بر دیدن آن شاه تو

#جواد_قنبریان

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 29 نفر 50 بار خواندند
امیر عاجلو (04 /11/ 1402)   | جواد قنبریان (05 /11/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (04 /11/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا