بسمه اللطیف
در وصف شوق
به دوراز نازنین گلعذارم
بریده رشته صبر و قرارم
صدای ساعت و قلبم به تکرار
نشسته لحظه ها را می شمارم
نگاهم بر در است و دیرگاهی است
نمی آیی و من چشم انتظارم
به وقت صبحدم گشتم روانه
چو می رفتم شتابان سوی کارم
برآمد ناله گل ها ز دست
نسیم صبجگاهی در گذارم
به گوش باد صحرا باز می گفت:
«تهی دستم چو دستت را ندارم»
خوش آن روزی که گردد دیده روشن
به یمن دولت دیدار یارم
ببستم چشم را تا کس نگردد
دگر آگاه از احوال زارم
من و گرداب در فنجان قهوه
به فالی کن تماشا روزگارم
به اشک این شعر را شستی تو مهدی
به دوراز نازنین گلعذارم
مهدی رستگاری
سوم خرداد سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
بیست و چهارم مه سال 2021 میلادی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 03 خرداد 1400 20:42
درود بر شما
مهدی رستگاری 05 خرداد 1400 07:02
سلام و درود و سپاس بیکران
مهدی رستگاری 04 خرداد 1400 08:49
ویدیوی شعرخوانی این اثر را در این پیوند مشاهده بفرمایید:
https://www.namasha.com/v/hjh4W4u7
کیوان هایلی 05 خرداد 1400 09:22
درودها بر شما جناب رستگاری بزرگوار و شاعر
بسیار زیبا سرودید
قلمتان سبز
مهدی رستگاری 05 خرداد 1400 10:01
سلام و درود و سپاس بیکران جناب هایلی عزیز
کاویان هایل مقدم 05 خرداد 1400 09:46
شوق وصلتان عاجل جناب رستگاری
مهدی رستگاری 05 خرداد 1400 10:00
سلام و درود و سپاس بیکران جناب هایل عزیز