بسمه العزیز
در وصف بی وفایی در روزهای سخت
من رفته ام ز یاد تو ، در یاد نیستم
ویران شدم ز عشق تو آباد نیستم
در سوگ او نشسته و با اشک همدمم
یک دم ز غصه و غمش آزاد نیستم
در کنج خلوت این دلم آتش گرفته ام
می سوزم و مجاز به فریاد نیستم
هر چند خون به دل شده اما به اقتضا
چون جام خنده بر لبم و شاد نیستم
در بیستون عشق تو آشفته شد دلم
دیوانه وضع لیک چو فرهاد نیستم
عهد تو و زمانه چو باد است بی ثبات
من اهل تکیه دادن بر باد نیستم
بیداد می کنی و ندانسته ای به عشق
من تن سپار ذلت بیداد نیستم
آزرده گشته مهدی و می گفت:« گرچه من
در صبر بر بلا بی اعتقاد نیستم؛
این شیوه ظلم بود و مهم نیست بعد از این
من رفته ام ز یاد تو؛ در یاد نیستم»
مهدی رستگاری
بیست و پنجم خرداد سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
پانزدهم ژوئیه سال ۲۰۲۱ میلادی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 26 خرداد 1400 07:53
!درود
مهدی رستگاری 26 خرداد 1400 14:25
سلام و درود و سپاس بیکران جناب عاجلوی عزیز
کیوان هایلی 26 خرداد 1400 08:31
درودها بر شما جناب رستگاری عزیز
زیبا سرودید
قلمتان سبز
مهدی رستگاری 26 خرداد 1400 14:26
سلام و درود و سپاس بیکران جناب هایلی عزیز
کاویان هایل مقدم 26 خرداد 1400 09:04
باغ دلتان آباد و خرم باد دوست هنرمندم
مهدی رستگاری 26 خرداد 1400 14:27
سلام و درود و سپاس بیکران جناب مقدم بزرگوار
محمد خوش بین 26 خرداد 1400 12:56
سلام و درود استاد زیبا نویس
آفرین ها
مهدی رستگاری 26 خرداد 1400 14:29
سلام و درود و سپاس بیکران جناب خوشبین عزیز