بسمه اللطیف
هوای عشق
به کار عشق ز کار جهان رها است دلم
به دام زلف سیاه تو مبتلا است دلم
مقیم محضر عشقت شدم به صد امید
به عشق و مهر و وفایت بس آشنا است دلم
هوای عشق تو دارم امید زندگیم
در این امید بسی گرم ماجرا است دلم
هزار سال دگر هم ز خاک من شنوی
تو باز هم که به سیر همین هوا است دلم
ز عشق تو زجهانی گسسته ام آری
امیدوار به لطف تو و خدا است دلم
ببین به جور تو هم راضیم عزیز دلم
به ظلم و جور و جفای تو هم رضا است دلم
ولی تو بهتر از آنی که این چنین باشی
به کار عشق ز تو طالب وفا است دلم
به عشق اگر بگرایی به چشم خود بینی
که وضع و کار زمانه به کام ما است دلم
دعا کنیم که او هم وفا کند مهدی
که گاه مایل خوف و گهی رجا است دلم
به دام سلسله موی یار خود خوش باش
چو باختی خودت این وضع تو سزا است دلم
#مهدی_رستگاری
یازدهم مرداد ماه سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
دوم اوت سال ۲۰۲۱ میلادی
(سروده در شب بداهه سرایی با کلاسیک در گروه ادبی «مکتب خانه عشق» در پیام رسان تلگرام)
دفتر شعر روزگاران
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 17 شهریور 1400 23:58
علی مزینانی عسکری 18 شهریور 1400 06:34
سلام و عرض ادب
دستمریزاد
محمد رضا درویش زاده 18 شهریور 1400 15:17
بسیار زیبا درود بر شما