بسمه اللطیف
عطر تنت
باز تو آمدی و آمدنت کافی بود
مست و شیدا شدم و عطر تنت کافی بود
دلربایی تو کبریت به تی.ان.تی. زد
آتش افروزی چشمک زدنت کافی بود
ننشان چشم پر از فتنه خود را به خمار
فتنه های نظر غمزه زنت کافی بود
تیر دیگر مزن از ابروی خود بر دل من
شیوه چشم خوش راهزنت کافی بود
غزلی نیست از اندام خوشت موزون تر
شعر شاهانه نازک بدنت کافی بود
بوسه هایی که شکفت از لب من بر لب تو
معجزی از لب لعل و دهنت کافی بود
سیلان کرد شمیم تو به شعر مهدی
بهر شیدایی من عطر تنت کافی بود
#مهدی_رستگاری
شانزدهم آبان یکهزار و چهارصد خورشیدی
هفتم نوامبر سال ۲۰۲۱ میلادی
(سروده در شب بداهه سرایی کلاسیک گروه ادبی «دیار شاعران»)
دفتر شعر روزگاران
۳۶۱
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 20 آبان 1400 19:56
درود بر شما
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 23 آبان 1400 00:07
ســــــــــــــــــــــــــــلام
بسیار زیباست