3 Stars

علی ای همای رحمت

ارسال شده در تاریخ : 15 تیر 1402 | شماره ثبت : H9425501



شده عید و نیست در دل، غم جانگداز ما را
بنگر به جام وحدت می روشن ولا را
به زمین، از آسمان ها، شنویم این ندا را:

« علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را؟!
که به ماسِوا فکندی همه سایه‌ی هما را »
2
رَهِ پیر عاشقانم…، بوَد آن گزاره ی دین[١]
که خداشناسی او، همه راست رسم و آیین
نه ز خشت و گل که از دل بشنیده شاعری این

دل اگر خداشناسی، همه در رُخ علی بین
به علی شناختم من، به خدا قسم خدا را
3
بشنو ز موج مهرش، به جهان بلا نماند
برود ستم ، به عالم، اثر از جفا نماند
بجز از نوای شادی، به فضا صدا نماند

به خدا که در دو عـالم، اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد، سر چشمه‌ی بقا را
4
شده ذکر من دریغا، ز گناه خود به آوَخ
به شب خیالِ سردم، تن ذهنِ خسته شد یَخ
تو اَم اَر به یاری آیی، چه بگویمت بجز بَخ؟!

مگر ای سحاب رحمت، تو بباری، اَرنه دوزَخ
به شرار قهر سوزد، همه جـانِ مـاسِوا را
5
به گرازهای وحشی، شده کار او چو بیژن [٢]
چه بگویم از امیرم؟ به دوعالم آن مَهیمَن
همه فکر اوست احسان، همه کارِ اوست اَیمَن

برو ای گدای مسکین، در خانه‌ی علی زن
که نگین پادشاهی، دهد از کرم گدا را
6
به محبتش نماند، غم دل مقابل من
شود از عنایت او همه هیچ مشکل من
نبود به جز ولایش به زمانه حاصل من

بجز از علی که گوید، به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
7
بجز از علی که دیده، همه عمر خود مصائب
به غدیر گفته ایزد، به ولایت او مناسب
شده غرق حیرتم دل، که از اوست این مراتب

به جز از علی که آرد، پسری ابوالعجائب
که عَلَم کند به عالم، شهدای کربلا را ؟
8
به کجا سراغ داری که زجمع دلنوازان
چو علی به عهد باشد، به فرازِ سرفرازان؟!
همگی نیازمندیم و بود زبی نیازان

چو به دوست عهد بندد، ز میان پاکبازان
چو علی که می‌تواند، که به سر برد وفا را ؟
9
به نسیم اعتدالش غمِ دل ز سینه می رُفت
چو یکی اسیر غم بود دو دیده اش نمی خفت
بنگر به خطبه هایش که ز نوک خامه در سفت

نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم؟ شه ملک لافتی را
10

همه ی وجود پاکش، پر عشق و شوق وحدت
زده ریشه ی ستم را، به قداستِ عدالت
همه آبروست ما را ز ولای آلِ عصمت

به دو چشم خون‌فشانم، هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری، به من آر توتیا را
11
همه شب چو مرغ عاشق کنم ای علی صدایت
نفسم تویی و آنی ، نتوان کنم رهایت
اگرم رهیده از شَر، همه بوده از دعایت

به امید آن‌که شاید، برسد به خاک پایت
چه پیام‌ها سپردم، همه سوزِ دل صبا را
12
شده عصر بربریت، ز نفاق ومکر شیطان[٣]
ز ستمگران دوران برسیده بر لبم جان
چو بنات نعش باشد دل عاشقان پریشان

چو تویی قضای گردان، به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان، ره آفتِ قضا را
13
به دلم از آن معظم ، نرسیده ذره ای غم
ز ولای او زنم دَم ، به حقیقتی مسلم
که مراست در دو عالم، ولی و امید و همدم

چه زنم چو نای هر دَم، ز نوای شوق او دم ؟
که لسانِ غیب خوش‌تر، بنوازد این نوا را
14
همه شام تا سحرگه، شده چشم من به راهی
ز محاق سر بَرآرد ، مگرم خدا…، که ماهی
چه کنم بجز دعایی؟ برسد ز حق پناهی

همه شب در این امیدم، که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان، بنوازد آشنا را»
15
عجبم زِ “رایِ” مُعجز[٤]، برسیده خوش، مؤدب
که به اوج بُرده مصرع، همه قافیه مرتب
من و شعر شهریارم، همه شد ز جانب رَب

ز نوای مرغ یا حق، بشنو که در دلِ شب
غم دل به دوست گفتن، چه خوش‌ است شهریارا

مخمس با تضمین از غزل زیبا و معروف زنده یاد سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ – درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار سروده شده است.
مهر ماه 1394 طارق خراسانی

پ . ن [١] . گزاره عبارت ، محصول ، ادا ، پرداخت ، تادیه . اجرا و انجام . اظهار ، بیان . تفسیر ، شرح [٢] . در شاهنامه آمده است که بیژن برای مبارزه با گراز ها داوطلب می شود و کیخسرو او را به بیشه ی گرازان رهسپار تا گرازان وحشی را نابود کند و او در این مأموریت موفق به نابودی گراز ها میشود. [٣] . منظور استکبار جهانی و اقمار او خصوصاً صهیونیست های جانی و خاندانِ کثیف آلِ سعود است. [٤] . در مصرع آخر غزل زنده یاد شهریار، “شهریارا” به عنوان قافیه و ردیف آمده است، برخی از ادبا بر این قافیه ایراد گرفته اند که “الف” قافیه بوده و “را” ردیف می باشد و شهریا … را به لحاظ معنایی دچار اشکال دانسته اند زیرا شهریا مخفف شهریار که تخلص شاعر است نمی تواند باشد. بنده در این قسمت وارد شده و می گویم “ر” “شهریا را ” را باید “رای معجز” نامید زیرا هم به یاری “شهریار” و هم ردیف که را می باشد آمده است.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 148 نفر 271 بار خواندند
امیر عاجلو (17 /04/ 1402)   | طارق خراسانی (17 /04/ 1402)   | فیروزه سمیعی (18 /04/ 1402)   | محمد علی رضا پور (28 /04/ 1402)   | سروش اسکندری (03 /05/ 1402)   | سیاوش دریابار (27 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (17 /04/ 1402)  فیروزه سمیعی (18 /04/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 5

  • امیر عاجلو   17 تیر 1402 11:22

    سلام ودرود rose  rose  rose

    • طارق خراسانی   17 تیر 1402 19:55

      سلام و درود

      سپاس از مهر نگاهتان

      در پناه خدا rose

  • محمد علی رضا پور   28 تیر 1402 14:37

    یا علی
    سلام و درود و عرض ادب و ارادت
    جناب بابا طارق عزیز kiss

  • محمد علی رضا پور   28 تیر 1402 14:37


    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام و درود
    به مناسبت ماه محرم حسینی،
    در صفحه ی شعر "حسینیه ی مجازی"
    (آخرین شعر فعلی بنده در سایت)
    حسینیه ی مجازی تشکیل داده،
    در انتظار اشعار و مطالب مرتبط
    شما بزرگوار هستیم.
    یا حسین

    نشانی حسینه ی مجازی در سایت شعر ایران:

    https://www.shereiran.ir/site/page/56?userid=826&poetryid=25632

  • سیاوش دریابار   27 شهریور 1402 16:25

    rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا