3 Stars

غرور سکوت

ارسال شده در تاریخ : 21 تیر 1395 | شماره ثبت : H943640


زنده ام در هوای چشمانت
مثل پروانه ای که بی بال است
مثل یک سرزمین پهناور
که بدون سپاه اشغال است

غم نشسته به باغ آغوشم
سر من توی لاک نابودی
آن زمانی که بغض را خوردم
نازنین تو بگو کجا بودی

تا عبور مرا به دستانت
دست صدها رقیب سد کردند
با هزاران بهانه جوراجور
در دل تو مرا رصد کردند

بی تو بودن چقدر سنگین است
توی حجم اتاق تنهایی
به خودت وعده می دهی هر شب
که بمیرد فراق تنهایی

مثل یک اتفاق بیهوده
غم درون دلت رقم خورده
اشتیاقی بدون دل دادن
در غرور سکوت تو مرده

هر شب انگار با خودت قهری
که سکوتت به بار بنشیند
کوچه ی خاطرات شیرینت
از هوایش غبار بنشیند

وقتی باران دوباره نم نم زد
تو بدون بهانه بر گشتی
من میان اتاق گل کردم
تو فقط عاشقانه برگشتی

پرستش مددی

۱۳۹۵.۰۴.۲۰

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 304 نفر 445 بار خواندند
محمد جوکار (23 /04/ 1395)   | پرستش مددی (23 /04/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (23 /04/ 1395)   | جابر ترمک (26 /04/ 1395)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (29 /04/ 1395)   |

رای برای این شعر
محمد جوکار (23 /04/ 1395)  حمیدرضا عبدلی (23 /04/ 1395)  
تعداد آرا :2


نظر 4

  • محمد جوکار   23 تیر 1395 03:28

    وقتی باران دوباره نم نم زد
    تو بدون بهانه بر گشتی
    من میان اتاق گل کردم
    تو فقط عاشقانه برگشتی
    چه پایان دل انگیزی ... درود و آفرینت باد مهربانو مددی گرامی
    rose rose rose rose

    • پرستش مددی   23 تیر 1395 05:54

      عرض ادب و احترام استاد جوکار گرامی
      سپاسگزار لطف و مهر بیکرانتان هستم
      مهرتان مانا rose rose rose rose

  • حمیدرضا عبدلی   23 تیر 1395 09:01

    با سلام بانو بسیار عالی موفق باشید

    • پرستش مددی   23 تیر 1395 13:42

      عرض ادب جناب آقای عبدلی
      سپاسگزار مهر شما هستم
      rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا