3 Stars

شهرِ ویرانه

ارسال شده در تاریخ : 24 اردیبهشت 1396 | شماره ثبت : H945087


سکوت کرده ای اما لبت غزلخوان است
همیشه پشت نگاهت بهانه پنهان است

بخند غنچه زمانی که تازه می شکفد
شبیه عاشق دیوانه مات و خندان است

حکایت من و تو داستان آن شهری ست
که در نهایت خوبی همیشه ویران است

پرنده ها به نگاه تو عشق می ورزند
پرنده ها دلشان شعرخوان انسان است

تو در مسیر بهاری ترین غزلهامی
که شوق آمدنش در هبوط باران است

" پرستش " دل آئینه شعر آغاز است
بغیر عشق جهان راه رو به پایان است

پرستش مددی

۱۳۹۵.۱۲.۰۹

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 206 نفر 296 بار خواندند
محمد جوکار (27 /02/ 1396)   | جواد مهدی پور (27 /02/ 1396)   | معصومه عرفانی (29 /02/ 1396)   | حسین محمدی فرد (30 /02/ 1396)   | مریم موسوی (04 /03/ 1396)   | محمد مولوی (20 /04/ 1399)   |

رای برای این شعر
محمد جوکار (27 /02/ 1396)  معصومه عرفانی (29 /02/ 1396)  مریم موسوی (04 /03/ 1396)  محمد مولوی (20 /04/ 1399)  
تعداد آرا :4


نظر 3

  • محمد جوکار   27 اردیبهشت 1396 02:45

    "سکوت کرده ای اما لبت غزلخوان است"
    و در غرور نگاهت همیشه طوفان است
    درون کلبه ی بی روزن خیال من
    نشانه های خزان و ردپای باران است... بداهه

    ===============
    درودها و آفرین ها مهربانو دکتر مددی عزیز
    سپاس که هستید و میخوانمتان
    در پناه خالق پروانه ها


    applause applause rose rose rose applause applause

  • جواد مهدی پور   27 اردیبهشت 1396 09:08

    سلام و عرض ادب محضرتان بانو مددی گرامی

    اشعارتان زیبا دلنواز ست


    شیوا می سرایید
    لذت می برم
    rose rose rose

  • معصومه عرفانی   29 اردیبهشت 1396 01:00

    سلام خانم دکتر مهربون بسیار زیبا سرودید
    زنده باشید و همچنان بسراید

    rose rose rose rose rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا