3 Stars

نگاه می کنم

ارسال شده در تاریخ : 10 بهمن 1399 | شماره ثبت : H9414718

نگاه می کنم این ابتدای ویرانی است
امیدِ مرده برای شبی که طولانی است

نگاه می کنمش بی جواب ، بی پرسش
شروعِ درد برای غمی که انسانی است

لبی که خنده ندارد به رعد می ماند
چرا که ابرِ نگاهش همیشه طوفانی است

چه فرق مردن مرغی که در قفس مانده
و یا شکستنِ قلبی که حکمِ زندانی است

در این سراب چه فخری که زندگی چون رفت
چنان که این دو سه روزت برنج مهمانی است

به خوردِ ما شده این حرف های بیهوده
که سرنوشت نوشته به روی پیشانی است

به هر چه می نگرم خیره می شوم در آن
که این یکی به خدا ماهتابِ کنعانی است

امید چون که رود ابتدای ویرانی است
چگونه می خورم این درد ها که پنهانی است

هزار حرفِ نگفته به روی لب خشکید
تمام آن تو بخوان؛ حرف، حرفِ پایانی است

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 83 نفر 144 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /11/ 1399)   | محمد مولوی (11 /11/ 1399)   | مجید ساری (11 /11/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (12 /11/ 1399)   | مهدی رستگاری (12 /11/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (13 /11/ 1399)   | پژمان خلیلی (22 /02/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :5


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا