3 Stars

هاله های نورانی

ارسال شده در تاریخ : 25 اسفند 1401 | شماره ثبت : H9424196

وقتی که خورشید دلم گم شد
در پس هاله های نورانی
وقتی ازگوشه ی افق سرزد
برشفق اتفاق وحرمانی
مرگ یک لحظه از خیال گذشت
پر شد از خون نفیر انسانی
باید از دیده های شاهد بود
یاپری وارمرد ومردم شد
کم کم ک چشم نور را بوسید
بلکه فهمید بوی دلبررا
یا سراغ از عمود نور گرفت
دفتر م رنگ برگ سرخ انار
آن دل کوچکم میان شعله ی نور
پر کشید و بسوی یارآمد
پروانه را سراغ گرفت
پرققنوس از شفق پیدا
باز مهتاب جان تازه گرفت
باز شد در برای زندانی
شوق پرواز از سیاهی
شد دلش تازه کهربایی ها
آمد و شاعری دوباره شدو
شعر نو مرکز حلاوت و نور
باز شد دفتر غرور وصبور
ای خدا عالم از خیال مگیر
دفترشعرم از پیاله مگیر
م.مهتاب

مهتاب ایزدسرشت (مهین مرتضایی)


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 68 نفر 116 بار خواندند
امیر عاجلو (26 /12/ 1401)   | محمد مولوی (28 /12/ 1401)   | مهتاب ایزدسرشت (02 /01/ 1402)   | حفیظ (بستا) پور حفیظ (05 /02/ 1402)   | سعید نادمی (26 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا