3 Stars

بهانه

ارسال شده در تاریخ : 13 امرداد 1396 | شماره ثبت : H945353

بهانه
شبی به روی آینه سلام تو بهانه شد

وپای کوهی از غرور عشق تو جاودانه شد

چشم گشودم و دراین ضجه ی مغرور تنم

بازی چشم مست تو قلب مرا نشانه شد

در شب تلخ بی کسی در خم چنگ این فلک

وای که شانه های تو برایم آشیانه شد

شعله ی آه بی صدا ز زخمه های تار من

شکسته شد و ساز تو ترنم ترانه شد

حماسه ی عروج من در تب بیکرانه ها

شاه نواز قصه ها شهره ی این زمانه شد

خدای آسمانیم برای رند دربه در

فصل خزان قصه اش دوباره پر جوانه شد

زخم شکست های من سایه ی ترس های من

باز به دست مهر تو حکایت و فسانه شد

شعر من از حضور تو جوانه میزند و لیک

برای ازتو گفتنم شعر فقط بهانه شد

#میمنت_تولایی

@meymanat_Tavallaee

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 151 نفر 202 بار خواندند
میمنت تولّایی (18 /05/ 1396)   | حمیدرضا عبدلی (18 /05/ 1396)   | مریم موسوی (05 /06/ 1396)   |

رای برای این شعر
مریم موسوی (05 /06/ 1396)  
تعداد آرا :1


سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا