سروش های تالاب نیلوفر آبی
سروش 45
دشت، یکسر بهانه پوشیده
جلوه ی عاشقانه پوشیده
دل من هم بهانه پوشیده
از تو خوانده سروش.
سروش 46
(بطور ویژه در مکتب ادبی نورگرایی)
دور از آواز مرغکان بودم
در غم شهر نوحهخوان بودم
جانِ ارزان به دست
در کلانشهری
“قیمتِ دلخوشی- گران” بودم
آمدم به چمن
چای می نوشم
عکس می گیرم
شعر می خوانم
و بدون حصار می نگرم
آسمان را.
سروش 47
با من از عاشقی سخن گفت و
سخن از عاشقی به من گفت و
دل من برد و رفت.
طَرَبستان، بابلعشق
تالاب نیلوفر آبی
تابستان 1401
مکتب ادبی نورگرایی
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 15 بهمن 1401 14:07
.مانا باشید و شاعر