3 Stars
پژمان خلیلی

قراول

ارسال شده در تاریخ : 21 اردیبهشت 1400 | شماره ثبت : H9416416

تَضمین ایزدی است! من قرآو ل تیر در گلو!

آیا گُمان نمی بری از تازه انتخا بها!

شاعر از شما تقاضای نقد دارد


به صدای شاعر گوش فرا دهید:
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 176 نفر 396 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /02/ 1400)   | پژمان خلیلی (21 /02/ 1400)   | محمد مولوی (21 /02/ 1400)   | کرم عرب عامری (21 /02/ 1400)   | کیوان هایلی (21 /02/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (22 /02/ 1400)   | محمد خوش بین (22 /02/ 1400)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (22 /02/ 1400)   | کاظم قادری (22 /02/ 1400)   | علی آقا اخوان ملایری (23 /02/ 1400)   | جواد امیرحسینی (23 /02/ 1400)   | ولی اله بایبوردی (23 /02/ 1400)   | شبنم رحمانی (23 /02/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :5


نظر 12

  • امیر عاجلو   21 اردیبهشت 1400 20:50

    rose rose rose rose rose

  • کرم عرب عامری   21 اردیبهشت 1400 23:16

    rose rose rose

  • کاویان هایل مقدم   22 اردیبهشت 1400 10:19

    rose rose rose

  • محمد خوش بین   22 اردیبهشت 1400 11:20

    درود دوست عزیز و بزرگوار rose rose rose
    applause applause applause

  • پژمان خلیلی   22 اردیبهشت 1400 20:02

    منتظر ,قانع نشینم شاید ایی یا که نه
    در ضمیرام خواب اقلیم ات بدیدم یا که نه

    هر تبسم کردن ات مروار روح ام را ربود
    در نگاه ات خوف , قربان ات برویم یا که نه

    ما نبودیم امدی یا بودی و هستی و بود
    دون فنا گردید حیرانت, تو سری یا که نه

    هر چه می خوانم تو ناقوسی ,اذانی در درون
    وه چه بی تابم به میخاری بیایم یا که نه

    من عبوری در عطش, اتش به بیرونم کشاند
    العجب میغات سلکی در فنا یم یا که نه

    در مسیر ات هر فغانی دید ام از دور آنه گفت
    بهر قربت ات, چو می نازی بنازم یا که نه

    من که قربانی ابراهیم ,اسماعیلتان گردیده ام
    آس موسی , چوب نوحا, چون خلالم! یا که نه

    مقصدی, بی انتها, هر لحظه سودای به کف
    در کف دنیا به جستارت بجویم یا که نه

    ((و ُجهُه ٌ نور ٍ علی نور َ کَبرق ٍ لامع ٍ ))
    در تجلای ات بهوشم, می ربایی ! یا که نه

  • پژمان خلیلی   22 اردیبهشت 1400 20:48

    نام شعر :خارج از تصوح 2

    کمی از زورق عرفان به دوزخ هم نگآهی کن
    به من ,ما وخود /وآنها/خودی رحمن نگآهی کن

    هنوزم حجت ار این است ,این اتمام متموم است
    زمان گر کون فی الکون و مرا جوهر ز ابقاء کن

    زمین و هفت گردونت اگر خواهی که جنبآندن
    مرا از قعر مضمومت کمی غمآز انقاع کن

    همه گفته اندو ما هم نیز ,به طرفه توبه می آریم
    کمی زآن اشرف العینت و نور المنفردها کن

    من از هر حیث می دانم مرا احمل نمی داری
    رها کردن در این صیغه ـ کمی دور است پیدا کن

    کنون کوس انا الحقی به انتا هل بیاناتم
    نمی سوزانیم بی سوز ,زمین را ـ منتهل نآ کن

    من از من گفتنم شرمی نمی گیرم که هیهاتا
    اسفنا قل الی ربک به زوهینآ دلم جا کن

    حدیث منتظر هر چون زگوشم می وزیدن ها
    خموش منظر زاهدنا/صراط المستقم ها کن

    به ناجی بودنم ننگر که از نجات ننگینم
    کمی آب وضو زمزم , من از تیمیم ـ منهآ کن

    فسون این چنین ام را ز آنچه معجزت ها کن
    که من مرداب را دیدم ز دریاـ یآوری ها کن

    ان الید /الا/اله من الفوق یدا... ها
    به هر دستار دستک ها , من الاحوال حآشا کن

  • ابوالحسن انصاری (الف. رها)   22 اردیبهشت 1400 23:19

    سلام و درود rose rose rose rose rose rose

  • علی آقا اخوان ملایری   23 اردیبهشت 1400 00:10

    درودها بر شما استاد گرامی
    کوتاه زیبایی بلند مفهوم سروده اید
    دستمریزاد
    قلمتان نویسا applause applause

  • جواد امیرحسینی   23 اردیبهشت 1400 01:59

    سلام و درود جناب خلیلی. قلمتان سبز. پاینده باشید استاد rose

  • شبنم رحمانی   23 اردیبهشت 1400 10:56

    درود بر شما rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا