دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
« طفل نادان »
اگر پیرمردم من ولی ، چون طفل نادانـم هنوز
از کیفر جرم وگناه ، درکُنـج زندانـم هنوز
دست تو را گر گُم کنم ، آیا توان جویم کجا
از کودکی تا پیری ام ،در دهر ویلانم1 هنوز
فرمان حق گر گُم کنم ، آیا توان جویم کجا
با درک و فکر معنوی، جویای فـرمانم هنوز
دستورحق قرآن بُوَد، من می شناسم حرف حق
در فکر دستورات حق ، پویا به قرآنـم هنوز
ای خالق ارض و سماء2، بُهتان چرا بستن بمن
گر معصیت نا کرده ام ،در راه معبودم هنوز
بی حرمتی کردم مگر ، بـر احتـرام کعبه اش
خلقش به من تهمت زدن ، در موج بهتانم هنوز
از درگه سبحانـی اش ، رو بر نـگردانم ابد
از روزن امید خود ، رو سـوی سبحانم هنوز
تا معتکف3 در کعبه ام ، قربانـی کوی توام
در کعبه و مـرو و صفا ، ماننـد قربانم هنوز
تا در بدن جان باشدم ، فرمان برم از آن خـدا
در راه فرمان خـدا ، تا پایه ی جانـم هنوز
این سر به چوگان خدا ، اول که من بسپرده ام
بگذشت برمن سالها، چون گوی چوگانم هنوز
تا پا نهـادم من ، به میدان حقیقـت گویی ات
من زآن حقیقتی حق ، یک مرد میدانـم هنوز
گر مردمی چون گوسفند،دراین طبیعت میچرند
مرز حقیقت را یقیـن، ماننـد چوپانـم هنوز
گرگ بی رحمی اگر بر گوسفندان حمله کرد
رحم آورم برگوسفند ،دشمن به گرگانم هنوز
در راه و رسم زندگی، نقصان4 فراوان دیده ام
بر رفع نقصانـها بُوَد ، مانع به نقصانم هنوز
من چونکه ازاحسان حق، یک شربتی نوشیده ام
صد موج دریایی زنـم ، پا بنـد احسانم هنوز
تا ازحقیقت خوشدلم، برحکمت حق پی بَرم
از آن حقیقت گویی، حکمت چو لقمانم هنوز
دامن نیالودم ابـد ، دنیـا اگـر آلوده بود
چون یوسف کنعانـی ام ، پاکیـزه دامانم هنوز
فریادم از شیطان بُوَد ، آن ضد بر ایمان بُوَد
ایمان بحق دارم ولی، در دست شیطانم هنوز
از بی سر و سامانی ام5،در ورطه ی حیرانی ام
عمرم به پایانـش رسید ، بی سر و سامانم هنوز
یک عهد و پیمانـی خدا ، از آدم اول گرفت
عهد خدا نـشکسته ام ، بـر عهد و پیمانم هنوز
اینجا که من وارد شدم ،منزلگه اصلم کجاست
منزلگه اصلم جنـان ، اینجا که مهمانم هنوز
سنگی که می دارد طلا،در خاک این دنیا بُوَد
صد گنج زر دارم ، ولی در خاک پنهانم هنوز
بوی گلاب ومُشک وعطر دایم بدنیا بوده است
مانند آنها گر نِی ام ، چون بوی ریحانـم هنوز
من در خط فرمان حق ، گر بیشتر دقت کنم
درخط حقش نـیستم ، زآن خط بیـرانم هنوز
آبادی خود را کجا ، در این جهان تأمین کنم
گـر بیشتر دقت کنم، چون کاخ ویرانـم هنوز
صد تیر پیکان ، دشمنان بـر سینه ی پاکم زدن
بر چشم شوم دشمنان، چون تیـر پیکانـم هنوز
دشمن به من تا طعنه6 زد، رنگ کدورتها زدم
صیقل زدم ایمان خود ، ماننـد سوهانـم هنوز
آیات برهان خـدا ، در مغـز سـر دارد اثـر
شورش کند در مغـز سـر ، آیات برهانـم هنوز
داد از مسلمانی که آن،خون مسلمان می خورد
من خوردم ازخون مادر، یارب مسلمانـم هنوز
یارب براین ایمان وکفر،آیا کدامش رأی توست
چل7سال دراین کشمکش درسطح ایمانم هنوز
هرقدرکوشش کرده ام ، اقبال خود را جویمش
فقر و قناعت داردم ، جـویای اقبالم هنوز
صدق وصفا نزد خدا قابل شود، رندی خطاست
با صدق و صادق نـیستم ، ماننـد رندانـم هنوز
گفتن که آن لطف خدا،برعیب آدم پوشش است
پوشش کجادارم ازآن،چون لخت وعریانم هنوز
من از فراق لطف حق ، دایم در آتش سوختم
زآن سوزش قهـر خـدا ، ماننـد بریانـم هنوز
مُلک خداونـد جهان ، تـنظیم شاهـی بایدش
در نظم و تنظیم جهان ، ماننـد شاهانـم هنوز
گر آن سلیمان رنـد بود ، برمن نگینش می سپرد
از فیض آن پروردگار، همچون سلیمانـم هنوز
اینجا حسن برمن بگو، ازعرف وشرع این جهان
ازعرف وشرعم گویمت ،جویای عرفانم هنوز
٭٭٭
1- سرگشته- سرگردان 2- زمین و آسمان 3- گوشه نشین برای عبادت 4- عیب- کاستی 5- نظم و ترتیب- چاره و اسباب 6- سرزنش 7- چهل
حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 24 بهمن 1399 20:58
درود و سلام موفق و مانا باشید
حسن مصطفایی دهنوی 28 بهمن 1399 07:40
درود ها
لطف دارید
علی آقا اخوان ملایری 24 بهمن 1399 21:14
درودها بر شما بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین
روح استاد دهنوی کبیر شاد و قرین رحمت ابدی پروردگار متعال باد
مانا باشید در پناه حق تعالی
حسن مصطفایی دهنوی 28 بهمن 1399 07:39
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر واستادگرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خدایش رحمت کناد آمین
کاویان هایل مقدم 25 بهمن 1399 10:51
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
استاد فقید با چنین شکر شکنی خود را در دفتر حیات ماندگار کرد.
خوشا بر احوالش
حسن مصطفایی دهنوی 28 بهمن 1399 07:39
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر واستادگرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خدایش رحمت کناد آمین
بهنام حیدری فخر 25 بهمن 1399 19:00
درود بر شما ادیب فرهیخته و ارجمند
روح استاد شاد و یادشان گرامی
حسن مصطفایی دهنوی 28 بهمن 1399 07:39
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر واستادگرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خدایش رحمت کناد آمین