آمد نسیم باد بـهار ای رفیق مـا
آمد نسیمش از چمن باغ خوش صفـا
آن رنج و زهر باد خزان را که دیده ای
نـزد صفای باد بـهارش بیـا ، بیـا
٭٭٭
ما را امید فیض باشد ، به نیـم شب
این گفتگو نکو و مهم است در عرب
درمن امید فیض کرامات ولطف توست
هر نیمه شب که ذکر تو را آورم به لب
٭٭٭
خداوندا ، شدی بر دشـمنان دوست
از این رأی تو دشمن می شود لوست
مـرام دشـمنانت ، چون پلنگ است
مـرام دوستانت ، مثل آهـو سـت
٭٭٭
یک تار موی تو به هزاران دل آشناس
هر دل به بُعد موی تو دارد بسا سپاس
یارب مرا به بُعد همان مویت آرزوست
بر بعد تار موی تو دارم بس ا لتماس
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 21 آبان 1400 20:07
درود و سلام موفق و مانا باشید
محمد خسروی فرد 23 آبان 1400 01:17
حسن مصطفایی دهنوی 29 آبان 1400 07:38
درود ها
لطف دارید
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 23 آبان 1400 00:05
ســــــــــــــــــــــــــــلام
بسیار زیباست
محمد خسروی فرد 23 آبان 1400 01:18
درود استاد انصاری عزیز
حسن مصطفایی دهنوی 29 آبان 1400 07:37
سلام و درود استاد انصاری
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خدایش رحمت کناد ، آمین
محمد خسروی فرد 23 آبان 1400 01:19
جناب دهنوی عزیز و گران قدر
سپاس از انتشار این آثار عارفانه و زیبا
در سایه لطف و رحمت خدا باشید
حسن مصطفایی دهنوی 29 آبان 1400 07:37
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خدایش رحمت کناد ، آمین