ای برادربامرام نیک ملت گرسروکارَت نبود
از مرام زشت بدکاران که دشوارت نبود
ای برادر هرکه با مردم مرام نیک داشت
از مرامش می شناسی آن به آزارت نبود
٭٭٭
در جنگل عیاشی و بـی فکر و موالات
زآن طرز مـحیطش همه افتند، به مکافات
هـر رسم محیطی ، به شرارت بگرایـد
زآن رسم محیطش همه گویند که هیهات
٭٭٭
آن رسم شرارتگری است ، منشاء آفات
تلخ است به دینداری ملت ،هـمه اوقات
یک همچومحیطی که نه ازمنشاء دین است
دیدیـم که دینداری ملت شده شولات
٭٭٭
ناصـح ، نصیحت تو فقط بـر زبان بُوَد
صحبت مکن که چشم مرا زآن نشان بُود
بشنـو نصیحتـم اگـر آماده ای به علـم
بشنـو نصیحتـم که، به از نقد جان بود
٭٭٭
خـدایا ، این سیاسـت را عقب کـش
مسلمانان رَوَنـد از ایـن در آتـش
مسلمانان کـه بـر امـت بکوشنـد
شـونـد پامـال هـر ظلم و کشاکـش
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 23 دی 1400 22:09
لطیف و دلنشین
حسن مصطفایی دهنوی 24 دی 1400 08:14
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
مراد مراغه 25 دی 1400 09:41
سلام و درود
سروده زیبا و شیوایی بود
برقرار باشید
حسن مصطفایی دهنوی 26 دی 1400 07:18
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خدایش رحمت کناد ، آمین