هـر کار نیک و مرغوب دائم اشــاره کردم
هرعیب ونقصی آن داشت دائم شماره کردم
با کار زشت مردم کـی انـس و الفتـم بود
از کــار زشت مردم دائـــم کناره کردم
٭٭٭
خداوندا غلط کردم، اگر کاری غلط کردم
جوانی بود و مغروری،اگر لهو ولعب کردم
خداوندا تو رحمانـی بــبخشا معصیت هایم
به پیری کار اصلاح و صوابی هرچه کردم
٭٭٭
این راه صاف دنیـا ، دارد چرا کراهت
اول که راه رفتیم ، می بودش این بدایت
به به چه راه خوبی، صافست عیش ونوشش
تا یک نظر نبندیـم ، بر پنـد و بـر هدایت
٭٭٭
مـــَـشـو غـَــره بـــر مال دنیـــای دون
مــینـداز ، حــرفـــت ســر هـــر زبون
هـــر آن مــال و ثــروت کــه اندوختنـــد
به حـــال شـــما کـــی شــود مــهربون
٭٭٭
دیگر شب شــد کــه غــم رو بـر من آرَد
همــان غـــم بــر ســرم آیـا چــه آرَد
مـــگر ای غـــم به دنیـــا جــا نـــداری
کـه دائـــم بــر دلـــم باشـــد قــرارد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 09 اردیبهشت 1401 01:20
حسن مصطفایی دهنوی 09 اردیبهشت 1401 08:04
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین
نجوا خلفیان 12 اردیبهشت 1401 10:18
روح شاعر شاد
بسیار دلنشین
حسن مصطفایی دهنوی 15 اردیبهشت 1401 07:21
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین