طرفداری مکن جانا از آن افـراد ظلـم آور
که ظلم هرتبهکاری نویسندش به صد دفتر
هر آن فرد تبهکاری که ظلم آورده بر مردم
برآن ظلمی فشارآرَد که ظلم خودکند باور
٭٭٭
خداوندی که می باشدبه کارعدل خود داور
خدا اصلاً نمی باشد رفیق هـر ستـم گستر
خدای مانمی خواهدکه هرکس راکندظلمی
خدابا عدل وانصافش بر آن ظالم دهد کیفر
٭٭٭
یارب مگر غلـط شـده آییـن و دیـن من
خود شاهـدی که دین تـو باشـد مبیـن من
هـا و هـوس کجــا بـتوان رهبـرم شــود
شیـطان نـمی تـوان بـشود هـم قریـن من
٭٭٭
کی می توان حَسن که خودت را چنان کُنی
از کار سخت جسـم خودت ناتـوان کنی
این مـرغ روح از لب بام تـو مـی پـَرد
شایــد که آشیــان به بهشت جنـان کنی
٭٭٭
ذکـر خـدای خود که تو وِرد زبان کنــی
بـتوان به بـاغ خلـد یـقیناً مکـان کنــی
عمرت به کار خیر جهان صرف کار شــد
تا عـمر جاودان بسوی آن جـهان کنــی
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 14 اردیبهشت 1401 16:29
.مانا باشید و شاعر
حسن مصطفایی دهنوی 15 اردیبهشت 1401 07:25
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید