فیض خـدا ، نصیحـت بر آدمـی بُـوَد
هر کس شنیـد ،نـزد خـدا آدمـی بُـوَد
خوش آن دلی که نصیحت ، به خود گرفت
آن دل در آن مقام بـه از آدمـی بُـوَد
٭٭٭
تا زِ میراث ادب نام و نشان خواهد بود
با ادب را به جهان بخت جوان خواهد بود
تا نشان می بُوَد از علم و ادب روی زمین
نام نیک ادب آموز نشان خواهد بود
٭٭٭
گر منطق ارکان جهان ، منطق ما بود
سرتاسر ادیان جهان صلح و صفـا بود
این منطق ما می بُود از منطق قرآن
قرآن که مسلّم بُوَد از وحی خدا بود
٭٭٭
این دل خسته من،کـی زِ غـم آزاد بود
بهـر دل خستـه ام دهـر دنی شاد بود
هــر چه به همراه دل رو به حقیقت رَوَم
دهــر دنی غیر حق ، در پـی بیداد بود
٭٭٭
هر که از روز ازل تابع فرمان تو بود
خاک زار تو و خاک در ایوان تو بود
آدمی کی بتوان رأی خود اجراء بکند
رأی آدم به حقیقت ، ره برهان تو بود
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 05 مهر 1401 12:40
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 18 مهر 1401 06:45
درودها استاد
لطف دارید