« تابع اولاد »
مدتی حق بُد2 و باطل ، همه بی یاد شدن
اما این دفعه به باطل ، همه بنیاد3 شدن
تابع حق و عدالت ، همه بودن کم و بیش
لیکن امروزه ، همه تابع بیداد شدن
رأی و تدبیر زِ استاد بُد و شاگرد سر کار
همه شاگرد نـشده ، انگل4 استاد شدن
می شنیدیم که شیرین بُد و فرهاد بشد عاشق آن
این چه وضعی است،همه عاشق فرهاد شدن
ما ندیدیم کس از کار غلط در گذرد
همه در کار غلط ، سرکش و آزاد شدن
خلق مغرور ، غلطهای خود انکار کنند
در غلطها ، همه بنیان گـر بنیاد شدن
این چه وضعی وچه روزیست،حقیت بکجاست
مردم از حق بری اند5، دشمن زُهاد6 شدن
همه دانند ،که خون ریختن خلق گناس7
با چنین درک ، چرا این همه جلاد شدن
کار خود را بنگر ، پند زِ خود گیر حسن
مادران و پدران ، تابع اولاد شدن
٭٭٭
2- بود 3- اساس– آغاز 4- سربار– طفیلی 5- بیزار 6- پارسایان 7-گناه است
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 21 اردیبهشت 1399 07:30
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 23 اردیبهشت 1399 07:47
درود ها
لطف دارید
پاینده باشید
مسعود مدهوش 21 اردیبهشت 1399 09:46
درودتان گرامی
حسن مصطفایی دهنوی 23 اردیبهشت 1399 07:47
درود ها
لطف دارید
پاینده باشید