از دست رفته
عشق تو را نیاز به عمری دوباره است
از دست رفته منتظر یک اشاره است
عمری نمانده و دل من خوش به عشق توست
پایان کار را چه نیاز ،استخاره است
در کهکشان سینه ام ای اختر سهیل
یک لحظه دیدن تو مرا صد ستاره است
حاصل چه شد جوانی تاراج رفته را
دردا که روزگار عجب بد قواره است
ما را چو گوسفند شبانی نموده اند
وابسته کار ما به رئیس اداره است
از من اگر نماند نشانی عجب مدار
برگ خروج من ز جهان بی شماره است
حاصل چه برده اند کسانی که بعد شان
هفت و چهل و سال و عمری هزاره است
ساحل ندیده ایم به دریای درد و غم
دریای غم همیشه "رها"بی کناره است
علی میرزائی"رها"
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 2
ویکتوریا اسفندیاری 19 آذر 1397 23:57
علی میرزایی 20 آذر 1397 22:46
سپاسگزارم از محبت شما