نگاهم بده
گرفتار عشقم نگاهم بده
نگاهی ز چشم سیاهم بده
شب روز من هر دو یکسان بود
نگیر از سرم مهر و ماهم بده
من انسانم و اشرف گونه ها
اقل ارزش برگ کاهم بده
من آواره ام خانمان سوخته
خدایی کن و سرپناهم بده
جوانی نکردم تو پیرانه سر
بیا دلبری سر به راهم بده
نبودم اگر لایق بندگی
خدایا سراغی به چاهم بده
"رها"ناله های مرا نیم شب
بگیر و تو یک جرعه آهم بده
علی میرزائی"رها"
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
عباس ذوالفقاری 18 اسفند 1398 16:40
سلام بزرگوار..خوبید؟ خوب و عالی . وزن درست و قافیه صحیح
خسرو فیضی 18 اسفند 1398 17:08
. با بهترین درودهایم
. شب نمی تواند تمام نشود زیرا خورشید عالم تاب می خواهد
. در زیباترین سحرگاه خویش با انوار نقره فام اش بر سروده ی
. زیبا و شیوای استاد بتابد
. استاد گرامی همچنان که بنده می آموزم . با دیگر شاعران ارتباط
. بر قرار کرده . و بدین گونه بر دانش و آگاهی های خود بیافزایم
. در پناه حق باشید
ولی اله بایبوردی 18 اسفند 1398 20:03
سلام
مناجات نامه زیبایی
با حضرت دوست
در پناه ایزد منّان
تقدیمی :
حرمتی بر کعبه زادی کن دلا
خلق را جانب خدایی ، رهنما
ای بشر خاکی خدا را با علی
با علی اعلی شناسی هر کجا
ولی اله بایبوردی
17 / 12 / 1398
فاطمه گودرزی 19 اسفند 1398 01:02
هزاران درود استاد بزرگوار
لذت بردم
سپاس
خسرو فیضی 19 اسفند 1398 12:33
. با بهترین درودهایم
. استاد گرامی . مخاطبین جنابعالی در انتظار پاسخی شایسته
. به نظرات شان از سوی جنابعالی می باشد .
. همچنین انتظار دارند به احترام متقابل برایشان نظری بنویسید
. با سپاس فراوان