3 Stars

در طلبش

ارسال شده در تاریخ : 20 مهر 1400 | شماره ثبت : H9418480

در طلبش
ای عشق بخاطر نسپردی سخنم را
هرگز نشنیدی غم و رنج و محنم را

در دام تو افتادم و بر باد ندادی
خوش رایحه نافه مشک ختنم را

آواره ی اعصارم و یک بار نگفتی
در گوش فلک قصه عاشق شدنم را

ایکاش بیادت بسپاری سر هر باغ
سرشاخه غارت شده ی نارونم را 

روزیکه پر و بال بگیرم به هوایش
از یاد برم طلبش جان و تنم را

تا آنکه سری در ره جانانه گذارم
وا کن به محبت گرهی از کفنم را

در فصل بهاری که رخش را بنماید
آلاله بروید همه دشت و دمنم را

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 47 نفر 87 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /07/ 1400)   | محمد مولوی (21 /07/ 1400)   | علی معصومی (21 /07/ 1400)   | آرامش ظهرابی (24 /07/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /07/ 1400)  محمد مولوی (21 /07/ 1400)  آرامش ظهرابی (24 /07/ 1400)  
تعداد آرا :3


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا