چندی صبوری کن
دوباره غصه های خویشتن را دار خواهم زد
تمام نغمه های سرخوشی را جار خواهم زد
تمام خرت و پرت زندگی را یکنفس چیدم
به امید خدا همراه صبحی بار خواهم زد
یکایک بوته های نرگس این دشت می دانند
که قید از منّت دنیای بی مقدار خواهم زد
تو را هم نازنین دلبر سری هنگام کوچیدن
میان خلوت رندان شب بیدار خواهم زد
مسیر راهمان وا میشود چندی صبوری کن
به تیپائی که بر این چرخ لاکردار خواهم زد
سرآغاز بهارانی اگر در پیش هم باشیم
به روی کاکلت گل بوته بسیار خواهم زد
برای وارهیدن از پس دیوار بد عهدی
سر خود را به روی سینه دیوار خواهم زد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 19 اسفند 1400 21:54
سلام ودرود