چه باید کرد
نمی دانم که با حسن خدادادت چه باید کرد
گل اردیبهشت، از داغ خردادت چه باید کرد
اگر چه بهتر از خورشید عالمتاب می تابی
جفاکاری و با خوی پریزادت چه باید کرد
نمی دانم برای رَستن از دام و رسیدن تا
به سرحداتی از اقلیم آزادت چه باید کرد
نگاهی می کنی و ناصبوری می کنم با خود
بگو با قامت رعنای شمشادت چه باید کرد
ندارم چاره ای جز اشتیاق دیدن ات اما
دریغ از عمرهای رفته از یادت چه باید کرد
گرفتم چین دامان تو را و اما نمی دانم
که با سر مستی مژگان صیادت چه باید کرد
اگرچه طره هایت را به شالی از هوس بستی
به عطر کاکل پیچیده در بادت چه باید کرد
◇◇◇
۱۳ فروردین، سبزوار
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 17 فروردین 1401 13:48
درود بر شما