3 Stars

گیجم

ارسال شده در تاریخ : 06 اردیبهشت 1401 | شماره ثبت : H9420597

 گیجم

رفتی و حال مرا پنجره می داند و بس
چشم بیحوصله را منظره می داند و بس

سحری کو که دلآشفته یادت نشوم؟
شب دیدار تو را خاطره می داند و بس

بس که نالیدم و گوش تو بدهکار نشد
طعم فریاد مرا حنجره می داند و بس

آیه مذهب عشقیکه دل و دین منست
آنقَدَرها که فقط سیطره می داند و بس

گیجم از اینهمه بیحاصلی و دربه دری
گردش کار مرا دایره می داند و بس

پشت این آینه دق به خودم زل زده ام
ته چشمان مرا دلهره می داند و بس

من کویرم خبر از دانه ی بارانم نیست
عطشم را همه گستره می داند و بس

برو ای آهوی صحرا به سر چشمه نوش
ریگ سوزان مرا هوبره می داند و بس

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 69 نفر 117 بار خواندند
امیر عاجلو (06 /02/ 1401)   | علی معصومی (07 /02/ 1401)   | مراد مراغه (07 /02/ 1401)   | محمد رضا درویش زاده (11 /02/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (06 /02/ 1401)  مراد مراغه (07 /02/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 2

  • امیر عاجلو   06 اردیبهشت 1401 13:53

    .مانا باشید و شاعر rose

  • مراد مراغه   07 اردیبهشت 1401 21:46

    درودها جناب معصومی عزیز
    زیبا سروده اید
    مانا باشید و برقرار
    rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا