بگو!
نکته ای امشب اگر در نظرت هست بگو
گوشه ای از غم چشمان ترت هست بگو
غرق آرامش و احساس محبت که توئی
صحبت از آینه با ما اگر ات هست بگو
صبح فردا که رسد فرصت بسیاری نیست
حرف ناگفته اگر توی سرت هست بگو
با تو ام ای گل آغشته به زیبایی شرم
اگر از قول و قراری خبرت هست بگو
سخن از مهر و وفای تو شنیدن دارد
راز نشنیده اگر دور و برت هست بگو
پای به پای تو رسیدیم به سرحد جنون
سَر دلدادگی و بال و پرت هست بگو
مهر پیشانی ما روز ازل حک شده است
داغ بر سینه و خون جگرت هست بگو
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 18 امرداد 1401 13:17
لطیف و دلنشین