سردسته خوبان
شبی دل در خیال یاد تو دیوانه خواهم شد
به زیر نم نم بارانی ام ویرانه خواهم شد
به فصل رویش گل های غرق شور سرمستی
صفای عطر و بوی دلبری دردانه خواهم شد
من از طعم شراب آلود چشمان تو فهمیدم
که در باغ انارستان سرخت دانه خواهم شد
به جرم آشنائی با تو ای سر دسته خوبان
اسیر غمزه های نرگسی مستانه خواهم شد
برای پیله کردن وقت بسیاری نخواهی داشت
سرآغاز بهار دیگری پروانه خواهم شد
بزن قید مرا با ضرب تیپایی که می دانی
که من هم با غبار جاده ات همخانه خواهم شد
مرا از یاد خود بردی ولی ای ترک شهر آشوب
میان کوچه های شهر تو افسانه خواهم شد
خرابم کردی و از انزمان با خویشتن گفتم
از این پس رند بی پا سر و کاشانه خواهم شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 17 آبان 1401 09:14
سلام ودرود