ای عشق
می برگی و می جوانی ای عشق
ان گونه که می توانی ای عشق
دنبال خودت مرا همیشه
بی واهمه می کشانی ای عشق
بیگانه و آشنا نداری
همصحبت و همزبانی ای عشق
یک ذره ی بی نشانه ام من
صد خوشه کهکشانی ای عشق
من مرغ شکسته بال خاکم
تو ساکن آسمانی ای عشق
در دشت و بهار و آرزوها
سرچشمه بی کرانی ای عشق
دست من و دامن محبت
هر مصلحتی تو دانی ای عشق
من می روم و خوشم به این که
- سرزنده و جاودانی ای عشق
♤♤♤
✍به بهانه اول بهمن، روزی که خاک زمین آشیانه من شد
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 03 بهمن 1401 22:50
درود بر شما
علی معصومی 13 امرداد 1402 04:40