♧ ۱
شراب خون دل دادی که خوردم
دمادم بار غم دادی و که بردم
فقط درگیر دارم با خودم که
چرا با اینهمه ماتم نمردم؟!
♧ ۲
برو اسفند سالی خوش بیاور
گپ و گفت و مجالی خوش بیاور
گلویم پاره شد از بس که گفتم
از این پس حس و حالی خوش بیاور!
♧ ۳
تو شعری، چشمهایت استعاره
لبت یاقوت، ابرویت اشاره
ردیف است هرچه همراه تو باشد
شب از گیسو و صورت ماهپاره
♤♤♤
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
صدیقه جـُر 07 فروردین 1402 12:10
????????????????????????درودها بسیار عااالیست،، مؤفق باشید،، ????????